ایران و عملیات 'چشمه صلح'

ایران و عملیات 'چشمه صلح'
با فشار دادن دکمه های + و - می توانید اندازه فونت متن را تغییر دهید.

ترکیه در پیِ بی نتیجه ماندن مذاکرات دیپلماتیکِ چند سال اخیر، عملیات نظامیِ فراگیری برعلیه ی. پ. گ. (شاخۀ سوریِ گروه تروریستی پ. ک. ک.) و عناصرش آغاز کرد که به مانند دیگر نقاط دنیا، ایران نیز آن را از نزدیک دنبال کرد. از یک سو، در رسانه ها و شبکه های اجتماعی ایران اخبار و تفاسیر بسیاری درباره عملیات مذکور منتشر شد و از سوی دیگر مقامات رسمی کشور نیز اظهارات گوناگونی بیان داشتند.

در تحلیلهای متعددی که پیش از این درباره عملیات احتمالی ترکیه نوشته ایم، تأکید کرده بودیم که اگرچه واکنش ایران به عملیات مذکور اجتناب ناپذیر است، اما نباید انتظار گامی محکم و عملی که روند عملیات را تحت تأثیر قرار دهد، داشت. دلیل اصلی این رویکرد دوگانه را می توان در سیاستهای پایدار و تغییرناپذیر ایران از زمانِ آغاز انقلاب سوریه در سال ٢٠١١ و نیز تمایل این کشور به حفظ روابط حساسِ اخیر با ترکیه دانست.

با این همه، باید این را نیز خاطرنشان ساخت که واکنشها در بُعدِ اجتماعی آن بیشتر از آن چیزی بود که انتظار می رفت. به نظر می رسد از امامان جمعه تا هنرمندان مشهور و از فعالان حقوق بشری تا ورزشکاران، تقریباً همه دیدگاه های منفی خود را ابراز داشتند. اکثریت این دیدگاه ها ناشی از عکسها و ویدئوهایی بودند که هیچ ارتباطی با عملیات نداشتند. تأکید بر «حمله مغولها» که از نظر زمانی هیچ ارتباطی با عصر کنونی ندارد، و نیز اشاره به «قتل عام ادعایی ارامنه» نشان دهنده ترک ستیزی و دشمنی با ترکان در بخشهای مختلف جامعه ایران است. نیروی محرّکِ این واکنشها را نیز ملّی گرایان کردِ کشور و گروه های ملّی گرای مخالف ترکیه تشکیل می دادند.

عدم اتخاذ تدابیر ویژه از سوی نظام در برابر اعتراضات در چند روز نخستِ ماجرا نیز جالب توجه بود. اما عواملی چند باعث شدند تا حاکمیت موضعی متعادل تر به خود بگیرد از جمله: بروز نشانه های به هم خوردن توازن میان ترکان و کردها در پیِ تبدیل «مخالفت گروه های کردی با ترکیه» به «مخالفت و دشمنی با ترکها» و واکنش شدید فعالان ترک و حتی نمایندگان ترک مجلس به این موضوع؛ کاربرد وسیع واژه «روژآوا» (کردستان غربی) در اعتراضات که ناگریز تعبیر «روژهلات» (کردستان شرقی) را در ذهنها تداعی می ساخت؛ و برافراشته شدن پرچمهای ی. پ. گ. در برخی از اعتراضات.

همانطور که اشاره شد ایران با در پیش گرفتن سیاستهای دوگانه، از یک سو سعی کرد «خشم و نارضایتی ملی گرایی کردی» با اعتراضاتی همچون تجمع در مقابل سفارت ترکیه تخلیه شود و از سوی دیگر مقامات بلندپایه و در رأس آنها حسن روحانی و جواد ظریف با لحنی ملایم به انتقاد عملیات پرداختند. وزارت امور خارجه ایران نیز واکنشی رسمی مانند صدور بیانیه و یا احضار سفیر ترکیه به وزارتخانه، به مانند کشورهای اروپایی از خود نشان نداد که این موضوع برای ترکیه حائز اهمیت بود. موضوع مهم دیگر این است که فرماندهان عالیرتبه سپاه پاسداران انقلاب که تأثیرگذاری آنها در سیاستهای خاورمیانه ایِ خامنه ای و نظام جمهوری اسلامی غیر قابل انکار است، در طول نه روز نخست عملیات، واکنشی از خود نشان نداده اند. به همین شکل عدم واکنش شخصیتهای پرنفوذی مانند علی اکبر ولایتی و علی شمخانی، علیرغم واکنش عمومی در کشور، بسیار معنی دار است.

ایران برای آنکه نشان دهد نسبت به ماجرا بی تفاوت نیست، از یک سو واکنش اجتماعی مانند صدور مجوز برای برگزاری اعتراضات مردمی و از سوی دیگر واکنش رسمی مانند لغو سفر علی لاریجانی، رئیس مجلس به استانبول از خود نشان داد. می توان گفت یکی از دلایلی که ایران را به اتخاذ چنین رویکری واداشته، آن است که این کشور در تلاش است تا خشم ملی گرایی کردی داخل کشور را به سوی هدفی غیر از خود سوق دهد؛ ملی گرایی که ایران به اندازه نگرانی ترکیه از «گذرگاه ترور»، از آن نگران است. ساماندهی تمامی اعتراضات از سوی گروه های کردی و وقوع اکثریت اعمال توهین آمیزی چون به آتش کشیدن پرچم ترکیه در مناطق کردنشین، واکنشها به رفراندوم برگزار شده در شمال عراق را در ذهنها تداعی می سازد. سؤال اینجاست که تا چه هنگام این انرژی با توسل به کشورهای خارجی تخلیه خواهد شد؟!


این مقاله برای بار نخست در روزنامه "صباح" به تاریخ ٢٧ مهر ۱۳۹۸ منتشر شده است.

 https://www.sabah.com.tr/yazarlar/perspektif/hakki-uygur/2019/10/19/iran-ve-baris-pinari-harekati