ایران و مسئله پ.ک.ک.

ایران و مسئله پ.ک.ک.
با فشار دادن دکمه های + و - می توانید اندازه فونت متن را تغییر دهید.

در هفته های اخیر مقامات عالیرتبه ترکیه و در رأس آنها سلیمان سویلو، وزیر کشور، به دفعات از انجام عملیات مشترک برعلیه سازمان تروریستی پ.ک.ک. با همکاری ایران و ترکیه خبر دادند. اما مقامات ایرانی در واکنش به این بیانات، سخنان متفاوت و متناقضی عنوان کردند که باعث ایجاد  شک و شبهه و نیز مطرح شدن دوباره روابط ایران-پ.ک.ک. شد.

ایران و جنبشهای جدایی طلبانه کرد

ایران که به مانند ترکیه میراث دار یک امپراتوری است، از اقوام متعددی تشکیل شده است؛ به گونه ای که در این کشور، قوم فارس از نظر تعداد در اقلیت است. کردها که تقریبا ۱۰ درصد جمعیت را تشکیل می دهند و اکثریتشان سنی مذهب هستند، در میان اقلیتها از نظر هویت قومی آگاه ترین گروه به شمار می آیند. چنانکه جمهوری مهاباد به عنوان تنها دولت نیمه مستقل کُرد در تاریخ معاصر، بعد از پایان جنگ جهانی دوم در بهمن ۱۳۲۴ و با حمایت اتحاد جماهیر شوروی در داخل خاک ایران تشکیل شده است و حادثه مزبور از سوی تمامی کردها به عنوان یک مرجع تاریخی مورد بهره برداری قرار می گیرد.

فعالیتهای سیاسی کردها و جنبشهایشان برعلیه حکومت مرکزی تنها محدود به دوران مذکور نماند و بعد از انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ نیز، کردها با استفاده از نیروی سیاسی و نظامی خود، مطالبات استقلال طلبانه و یا خودمختاری خواهانه خود را مطرح ساختند. اما به علت عدم سازش با حکومت جدید، درگیریهای خونینی بین طرفین رخ داد. سرانجام دولت ایران توانست شورش کردها را با توسل به تدابیر فوق العاده و تحت شرایط شدید جنگی منبعث از جنگ با عراق سرکوب کند. امروزه نیز در ایران گروه های مسلح کردی و در رأس آنها حزب دموکرات کردستان ایران و کومله گاهی با نیروهای امنیتی درگیر می شوند. رسانه های ایران به هنگام انعکاس اخبار درگیریهای مذکور از تعابیری چوی «ضد انقلاب» و «افراد مسلح» استفاده و از بیان هویت سیاسی- قومی این گروه ها خودداری می کند.

کردها، کارت بازی در سیاست خارجی

حکومت مرکزی ایران به رغم مبارزه با جنبشهای جدایی طلبانه کردی در سده اخیر و نیز به رغم مواجهه جدی با تهدید جدایی خواهانه آنان، از به کار بردن این کارت برعلیه کشورهای همسایه به ویژه در دوره هایی که احساس قدرت کرده، خودداری نکرده است. مثال بارز این وضعیت را می توان در حمایت چشمگیر حکومت شاه به همراه اسرائیل از گروه های مسلح کرد مخالف بغداد در اوایل دهه پنجاه مشاهده کرد. حکومت وقت عراق، چون در سرکوب شورشهای مزبور ناتوان ماند، مجبور به پذیرش شروط ایران شد و بین طرفین قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر منعقد گشت. تلاش صدام حسین برای ابطال قرارداد، با استفاده از انقلاب ۱۳۵۷ یکی از علل اصلی جنگ هشت ساله میان دو کشور بود، هرچند هیچ نتیجه ای نیز از این جنگ به دست نیامد. به رغم گذشت بیش از ۱۵ سال از سقوط رژیم بعث در عراق، هیچ حکومتی حاضر به پذیرش دوباره شروط مذکور نشده است. چنانکه در بیانیه نهایی دیدار اخیر روحانی از عراق نیز در سایه اصرار فراوان طرف ایرانی، به قرارداد مزبور اشاره شد.

ایران و معضل پ.ک.ک.

همانطور که در بالا نیز اشاره شد، ایران که در تاریخ معاصر میزبان نخستین دولت خودمختار کرد، هرچند با عمری کوتاه، بوده و در اثنای انقلاب نیز کنترل خود بر شهرهای بسیاری را به گروه های کردی واگذار کرده، توانسته است در سایه فضای امنیتی ناشی از جنگ عراق تمام خواستهای گروه های قومی و دینی را به شدت سرکوب کند. با سپری شدن سالهای آغازین جنگ، ایران از سویی به سیاست حمایت از کردهای عراق، به مانند دوره شاه، بازگشت و از سویی تحول معضل کردی در ترکیه به درگیری مسلحانه را از نزدیک تعقیب کرد. این کشور در دهه هفتاد روابط خود با پ.ک.ک. را تقویت کرد و به ویژه از طریق هم پیمان استراتژیکش سوریه با آنها ارتباط برقرار کرد؛ حتی در سال ۱۳۷۷ که ترکیه به سوریه اعلام ضرب الاجل کرد، ایران به وساطت میان دو کشور برخاست و با خروج اوجالان از سوریه بحران پایان پذیرفت.
پس از جنگ ایران و عراق، حکومت تهران با این اندیشه و گمان که معضل کردی در داخل ایران را در ابعاد وسیعی حل کرده است، به تعمیق روابطش با گروه های کردی خارج از کشور آغازید. انتخاب کوه های قندیل که بخشی از آن در داخل مرزهای ایران قرار دارد، به عنوان پایگاه مرکزی از سوی پ.ک.ک. از سال ۱۳۷۷ دریچه ای به گسترش روابط ایران و پ.ک.ک. گشود. همچنین در رسانه های ترکیه به دفعات اخباری مبنی بر معالجه زخمیان پ.ک.ک. از سوی ایران و نیز سفر فرماندهانشان به تهران و دیدار با مقامات ایرانی درج شد. گمان می رود به ویژه گفتمان ترکیه نسبت به آسیای میانه بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و نیز گسترش روابط نظامی- اطلاعاتی ترکیه و اسرائیل، در توسعه روابط میان ایران و پ.ک.ک. در طول دهه هفتاد مؤثر بوده باشد. چنانکه در همان زمان کشورهای مختلفی چون روسیه و یونان نیز که نگران اقتدار ترکیه بودند، روابط خود با سازمان مزبور را توسعه بخشیدند. 

عامل ی.پ.گ.

با تبدیل انقلاب سوریه از اعتراضات صلح آمیز به جنگ خونین داخلی، همراه با دیگر گروه های تروریستی، پ.ک.ک. نیز بر سرزمینهای وسیعی حاکم شد. این سازمان تروریستی ضمن تشکیل پ.ی.د./ی.پ.گ. به دست اعضای سوری خود و برخورداری از حمایت جدی رژیم سوریه که در شرایط سختی قرار داشت، و مهمترین حامی اش ایران، در مرحله نخست سرزمینهایی را که رژیم در اختیارش قرار داده بود، تحت کنترل درآورد و بعد از آن با بهره گیری از تهدید داعش، توانست از حمایت افکار عمومی دنیا برخوردار شود. در این دوره از یکسو افزایش اتهامات بین المللی نسبت به ترکیه و از سوی دیگر عدم ورود به موقع و بجای دولت آنکارا در موضوعات سیاست خارجی به دلیل مبارزه با گروه های تروریستی موازی که در درون سیستم جای کرده بودند، سبب شد تا پ.ک.ک. به شکلی بی سابقه سرزمینهای تحت حاکمیت خود را گسترش دهد و مشروعیت بین المللی کسب کند.

امکانات و تواناییهای کسب شده از سوی پ.ک.ک./ پ.ی.د. به این موارد نیز محدود نماند. سازمان در واقع توانست در پوشش ساختار یک شبه دولت به طور همزمان با بازیگران گوناگون به مذاکره بپردازد. به عنوان مثال، در حالی که از یکسو مورد پشتیبانی تسلیحاتی، لجستیکی و تبلیغات استراتژیکی امریکا بود، از سوی دیگر ضمن عدم قطع رابطه با رژیم سوریه با او به مذاکره می پرداخت و در صورت لزوم تلاش می کرد از کارت این بازیگران برعلیه یکدیگر استفاده کند. در موضوع سوریه، تا زمانی که سردرگمی امریکا از بین نرود و جبهه بندی مشخصی پدید نیاید، به مانند دیگر بازیگران، این احتمال که پ.ک.ک. با هر کدام از بازیگران ارتباطش را قطع و به تقابل با آنها برخیزد، بسیار ضعیف می نماید. برای نمونه، برخلاف بسیاری از گروه های تروریستی که هم صدا با حکومت ترامپ در داخل ایران به تحرکات آغازیده اند، پ.ک.ک. و یا پژاک هنوز در خصوص ایران موضعی بیان نکرده اند. رابطه ایران با پ.ک.ک. نیز به گونه ای پیچیده است که تنها از یک زاویه نمی توان حقیقت آن را درک کرد. برای مثال در سال ۱۳۸۶ که احتمال حمله نظامی امریکا به ایران افزایش یافته بود، پ.ک.ک. گروه پژاک را ایجاد و به جنگ و درگیری با ایران پرداخت. بعد از به اوج رسیدن درگیریها در ۱۳۹۰ میان ایران و پ.ک.ک. آتش بس برقرار شد که تا به امروز تداوم یافته است. همچنین حتی در بحبوحه درگیریهای شدید نیز کانالهای گفتگو و همکاری به تمامی بسته نشد. 

اما در مورد عملیاتهای اخیر باید گفت که ایران خواه در سوریه و خواه در عراق تا زمانی که امنیت خودش مورد تهدید نباشد، وارد جنگی تمام عیار با پ.ک.ک. نخواهد شد. این امر تنها زمانی محقق می شود که پ.ک.ک. با تغییرات اساسی در استراتژیهای منطقه ای خود به شکلی کامل وارد محور تازه شکل گرفته اسرائیل- عربستان سعودی- امارات متحده عربی شود و پلهای ارتباطی خود با ایران را تخریب کند. اما در شرایط فعلی نشانه هایی از تمایل پ.ک.ک. به این سیاست وجود ندارد. با این حال توانایی عملیاتی پ.ک.ک. و قدرت بسیج او در مواقع بحرانی به مانند دیگران، توجه جبهه مخالف ایران را نیز جلب کرده و میان آنها از طریق موضوع شهر رقّه رابطه ای برقرار شده است. با این همه، پ.ک.ک. که متوجه قابلیتهای ایران در زمین بازی است، به دنبال خطر کردن نیست، از اینرو تلاش وافری دارد تا روابطش با رژیم سوریه و ایران را در سطح بالا حفظ کند. بنابراین آغاز پاسخ محدود ایران به خواست مصرانه ترکیه مبنی بر انجام عملیات مشترک برعلیه پ.ک.ک. می تواند با شروع نزدیکی پ.ک.ک. به محور فوق الذکر، آن هم با تشویق و فشار امریکا در ارتباط باشد. در غیر این صورت، احتمال اینکه ایران که عملا در حال مبارزه در جبهه های متعدد سیاسی، اقتصادی و نظامی است، بخواهد با پ.ک.ک. هم به تقابل برخیزد، منطقی به نظر نمی رسد.

توازن حساس بین ترک- کرد

یکی از دلایل رفتار خویشتندارانه ایران در خصوص همکاری با ترکیه و اینکه خواستار خبری شدن عملیاتهای محدود مشترک نیست، همانگونه که در سطور بالا نیز ذکر شد، وجود جمعیت کرد با آگاهی بسیار بالای سیاسی در داخل کشور است. حکومت تهران تلاش می کند معضل کردها را به شکل «معضل دیگران» و در رأس آنها ترکیه وانمود کند و در این راستا گفتمان و استراتژی ثابتی را دنبال می کند، بدین جهت انتظار نمی رود از این روش دست بردارد. حکومت که در دوران بعد از انقلاب توانسته توازن بین اقلیتهای کرد و ترک را در درون جبهه بندی اصولگرا- اصلاح طلب برقرار کند، به ویژه با افزایش هویت قومی در میان ترکها، مجبور به رفتاری محتاطانه در معادلات حساس خواهد بود. برای نمونه، حکومت که در اوایل دهه هفتاد نسبت به اشغال قره باغ و اراضی آذربایجان سکوت اختیار کرده و واکنش چشمگیری نیز از افکار عمومی ندیده بود، دیگر تداوم همان رفتار برایش دشوار می نماید. چنانکه جملات پارچه نوشته ای در عکسی که پاشینیان، نخست وزیر ارمنستان، در سفرش به تهران در باشگاهی ارمنی ثبت کرد، نه تنها واکنش فعالان جوان دارای هویت قومی قوی، بلکه واکنش تند حوزه های علمیه تبریز را نیز برانگیخت؛ شهری که نقشی بزرگ در نقاط عطف ایران مدرن از انقلاب مشروطیت بدین سوی داشته است. به این دلیل، بعد از این دیگر به اندازه گذشته شاهد تلاش برای کانالیزه کردن خشم ملیت گرایی کردی در داخل کشور برعلیه ترکیه نخواهیم بود.

مقالات دیگر