تأثیرات شیوع کرونا بر تحولات منطقه و جهان
اگرچه هنوز در خصوص موضوعات پایه نظیر منبع، نتایج احتمالی و معالجه قطعی بلای جهانی کروناویروس اطلاعات کافی و قانع کننده ای در دست نداریم، در رسانه های بین المللی سناریوهای متفاوتی در رابطه با جهان پس از کرونا مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. اگرچه همه گیری و نتایج آن در اصل یک بحث فنی خارج از دایره تخصصی نگارنده است، اما در اینجا قصد دارم برخی نکاتی را که در این رابطه به ذهنم می رسد، بیان کنم.
قبل از هر چیز با توجه به یک دلیل اساسی یعنی درصد نتایج مثبت تست شخصیتها می توان گفت که میزان ابتلا به این ویروس در کل جهان بسیار بیشتر از ارقام ارائه شده است. این موضوع را نیز به بیانی ساده می توان چنین معنی کرد: اگر شخصیتی شناخته شده هستید و از امکان انجام تست نیز برخوردارید، در این شرایط بیشتر جلب توجه می کنید. سرایت ویروس به طیف وسیعی از افراد شناخته شده جامعه از رهبران تا هنرمندان و ورزشکاران در بسیاری از کشورها را به شکل دیگری نمی توان تفسیر کرد. در حقیقت، در اوایل شیوع بیماری که شمار مبتلایان هنوز از اعداد سه رقمی فراتر نرفته بود، با اعلام مثبت بودن نتیجه تست بیش از بیست نماینده مجلس در ایران، در یکی از نوشته هایم چنین نوشته بودم: "اگر این بیماری یک بیماری منحصر به شخصیتها و مشاهیر نباشد، هم اکنون باید به ده ها هزار نفر سرایت کرده باشد". پس از مدتی کوتاه با گسترش این بیماری در اروپا، در این قاره نیز با وقایعی مشابه روبرو شدیم. در واقع ابتلای شخصیتهای شناخته شده بسیاری چون نخست وزیران، وزیران، هنرمندان و ورزشکاران به این ویروس برای گمانه زنی در خصوص ارقام واقعی مبتلایان کفایت می کند.
یکی دیگر از دانسته های قطعی و خوشبختانه مثبت تر ما راجع به این ویروس این است که به رغم قدرت و سرعت شیوع، درصد مرگ و میر ناشی از آن چندان بالا نیست. اگر ویروس کرونا بر اساس ارقام تخمینی در کل جهان سبب آلودگی ده ها میلیون انسان شده باشد، آمار اعلام شده قربانیان بسیار ناچیز است. البته در این میان تفاوت فاحش بین آمار ارائه شده از سوی جوامع بسته و ارقام قابل ملاحظه در کشورهای غربی مشاهده می شود. آمار مرگ و میر روزانه ارائه شده از سوی اروپا و آمریکا حدوداً ده برابر آمار رسمی ارائه شده از طرف رژیمهای بسته است. با این حال حتی این ارقام بزرگ نیز در مقابل مجموع موارد ابتلا نشان می دهد که میزان مرگ و میر ناشی از این ویروس بسیار کم است.
حال باید دید که آیا این پاندمی چنانکه ادعا می شود، می تواند سبب شکست کاپیتالیسم و تبدیل چین به قدرت جدید هژمون در عرصه بین الملل شود؟ و یا برای منطقه ما که از حدود ده سال پیش گرفتار انقلاب، ضد انقلاب، جنگهای داخلی و قیامهای مردمی است، چه تحولاتی را در پی خواهد داشت؟ همانطور که در بالا ذکر شد، هنوز در ابتدای این روند قرار داریم و برای ارائه تفاسیر صحیح به گذشت ده ها سال زمان نیاز است، اما به نظر می رسد که این بیماری همه گیر نیز مانند بحرانهای تاریخی دیگر به احتمال زیاد تنها سبب تسریع جریانات موجود و قبول سریعتر تحولات تکنولوژیک، اجتماعی و سیاسی جاری خواهد شد. اوج گیری چین، رواج تجارت و ارتباطات اجتماعی الکترونیکی، کنترل و نظارت روزافزون بر زندگی بشری با استفاده از هوش مصنوعی از جمله تحولاتی است که طی بیست سال اخیر به کرات موضوع بحث و بررسی بوده و مشاهده می شود. ولی با توجه به شرایط کنونی، این بیماری همه گیر ممکن است سبب رونق استفاده جهانی از نرم افزارهای چند منظوره با دامنه کاربردی وسیع از انجام امور بانکی تا نظارت بر زندگی اجتماعی نظیر وی چت شود. همچنین پسرفت سیاسی اروپا چنانکه در خلال بحران اخیر نیز مشاهده شد، دیگر تنها موضوع بحثهای تئوریک نیست و "جنگ ماسک" و اقدامات کند کشورهای اروپایی برای مقابله و مهار این بیماری علیرغم شیوع آن، چهره ای از یک قاره پیر را به نمایش گذاشته است.
با بررسی تأثیرات این پاندمی در منطقه نیز می بینیم که وقایع موجود با سرعت بیشتری ادامه خواهد یافت. بحرانهای مدیریتی، مسائل اقتصادی، درگیرهای کوچک و بزرگ به طور فزاینده جریان خواهد داشت. همچنانکه در عراق قابل مشاهده است، تنش بین آمریکا و ایران کاهش نخواهد یافت. بر عکس، با افزایش فشار بر دولتها، درگیری هایی که به احساسات ملی گرایانه تکیه می کند، ممکن است قابل قبول شمرده شود. در مورد ایران نیز می توان گفت به دلیل رد درخواست این کشور برای دریافت وام از صندوق بین المللی پول، خامنه ای بالاخره مجبور شد با برداشت یک میلیارد یورو از صندوق توسعه ملی موافقت نماید. این وضعیت نیز به موضوع مورد اشاره ما قوت می بخشد. بدتر شدن شرایط اقتصادی سخت ایران قطعی است. از همین روست که روحانی در سخنرانیهای اخیر خود مکرراً به موضوعات اقتصادی اولویت می دهد.
یکی دیگر از تحولات مرتبط با ایران در خصوص چگونگی نمود بیشتر موقعیت و موجودیت چین در آینده منطقه بر اثر این بیماری است که به عنوان یک نشانه مهم قابل مشاهده خواهد بود. پست توییتری سرزنش آمیز سفیر چین در تهران در پاسخ به سخنگوی وزارت بهداشت ایران، حمایت جناح تندرو به عنوان پرچم داران حمایت از استقلال کشور از سفیر چین و اظهارات میانجیگرانه سخنگوی وزارت امور خارجه بسیار معنی دار است. حمایت از چین به حدی بود که برخی از چهره های جناح تندرو خواستار عزل معاون وزیر بهداشت شدند. به نظر می رسد این بیماری همه گیر سبب تسریع و تقویت روابط رو به رشد ایران و چین نیز خواهد شد.
این مقاله بار نخست روز چهارشنبه 8 آوریل در وبسایت فارسی صدا و سیمای ترکیه (TRT) منتشر شده است.
https://www.trt.net.tr/persian/brnmh-h/2020/04/08/mntqh-w-dny-dr-dwrn-ps-khrwn-1393719