تركی، زبانی گیر افتاده میان نظام و ملی گرایان ایرانی

تركی، زبانی گیر افتاده میان نظام و ملی گرایان ایرانی
با فشار دادن دکمه های + و - می توانید اندازه فونت متن را تغییر دهید.

پس از فروپاشی حكومت قاجارها و تلاش رژیم پهلوی برای ساختن یک دولت-ملت با الهام از تاریخ ایران پیش از اسلام، زبان تركی در ایران در معرض زوال موقعیت و اعتبار قرار گرفت. ترکان آذربایجان که خود را یکی از اصلی ترین اقوام ایران، اما نه اقلیت می دانند، كوتاه زمانی پس از اجرای سیاستهای رژیم پهلوی مبنی بر آسیمیله كردن عناصر غیر فارس، روابط عاطفی خود را با «پادشاهی ایران» گسستند. در ادامه نیز، طی انقلاب سال ٥٧، قیامی که توسط ترکان آذربایجان در تبریز به پا شد، برگ مهمی از تاریخ انقلاب اسلامی را تشكیل داد. پس از پیروزی انقلاب و با باز شدن نسبی فضای سیاسی، انتشار تعداد بیشماری از نشریات ترکی نیز نشانگر تلاش ترکها در ایران برای جبران بیش از نیم قرن سکوت بود.

گسترش زبان ترکی

در طی فرآیندهای پس از انقلاب، حق یادگیری زبان مادری در اصل پانزدهم قانون اساسی به رسمیت شناخته شد و محدودیتهای مربوط به استفاده از زبانهای مادری در زندگی اجتماعی نیز از میان برداشته شد. بدین معنی كه دیگر همانند گذشته، سیاست انكار هویتهای قومی به صورت سیستماتیك از طرف حكومت به اجرا درنیامد. یكی از نتایج این امر این بوده كه زبان تركی در حال حاضر چه در تهران و چه در بسیاری از شهرهای دیگر در عرصه هنر، ادبیات، فولكلور و موسیقی همانند زبانهای دیگر خود را نمایان می کند. به عنوان مثال، در ایران شاهد اجرای کنسرتهای موسیقی و اجرای نمایشهای تئاتر و انتشار کتابها و نشریات مختلف به زبان تركی هستیم. همچنین اخیراً فیلمهای کوتاه و بلندی نیز به این زبان ساخته شده است. در حقیقت، امروزه نه تنها در شهرهای ترك نشین مانند تبریز، اردبیل، ارومیه و زنجان بلکه حتی در تهران نیز زبان تركی در مكانهای عمومی قابل مشاهده است. اجرای مرثیه های ترکی در مراسم عزاداری محرم در حضور رهبر انقلاب نشان می دهد که هیچ مكانیزم تبعیضی علیه زبان ترکی در صدر حكومت وجود ندارد. با این حال، به تازگی اخبار مربوط به تعطیلی دو مركز انتشارات در تهران که کتابهای ترکی منتشر می كردند، مورد توجه عموم قرار گرفته است. تا آنجا که مشخص است دلیل تعطیل شدن «انتشارات تك درخت» که درب آن پلمپ و مالک آن به زندان انداخته شده، نزدیکی با جنبشهای نامتعارف تصوفی در ایران اعلام شده، نه انتشار كتابهای تركی. از سوی دیگر، فعالیتهای «انتشارات اندیشه نو» كه اخبار مربوط به آن نیز منتشر شده بود، به طور موقت متوقف شده است.

دعوای لفظی بر سر ساخت فیلم به زبان ترکی

كوتاه زمانی پس از این حادثه، در طی مراسم سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر در نشستی كه پس از نمایش فیلم تركی «آتابای» برگزار شد، یک مشاجره لفظی به وجود آمد كه سبب داغ شدن دوباره بحث جایگاه زبان تركی در ایران گردید. در این نشست که با حضور نویسنده فیلمنامه، هادی حجازی فر به همراه تهیه کننده و کارگردان فیلم، نیکی کریمی برگزار شد، یکی از روزنامه نگاران حاضر سؤالی بدین شرح مطرح كرد: "زبان رسمی مملکت پارسی است. این چه وضع فیلمسازی در ایران است که فیلم ایرانی را باید با زیرنویس فارسی ببینیم؟". این سؤال با واكنش حجازی فر و كریمی مواجه شد. در مقابلِ تأكید خبرنگار بر واژه «پارسی» كه نسبت به واژه «فارسی» بار ملی گرایی بیشتری دارد، حجازی فر با اشاره به قانون اساسی در واكنشی معنی دار چنین بیان داشت كه: «همین نگاه شما موجب به وجود آمدن افکار جدایی ‌طلبانه می ‌شود.» اساسا نمایش فیلمهای كوتاه و بلند به زبان تركی چه در جشنواره فیلم فجر و چه در جشنواره های در مقیاس كوچكتر در حقیقت تحول جدیدی نیست. حتی در سینمای ایران دیالوگهای تركی امری رایج است. با در نظر گرفتن این وضعیت، سؤالی كه می توان پرسید این كه واكنشها به فیلم «آتابای» را چگونه باید تفسیر كرد؟

رشد زبان ترکی در دوران جمهوری اسلامی

مدتی است كه تولید محصولات فرهنگی و هنری به زبان ترکی در ایران هم از نظر کمیت و هم از نظر کیفیت به میزان قابل توجهی افزایش یافته است. به بیان دقیق تر، هنرهای نمایشی به زبان ترکی (نمایش زینپ پاشا، نمایش موزیكال شهریار و غیره) شروع به پر کردن صحنه ها نموده و در كنار این، طراحی و کیفیت چاپ مجلات ترکی (بایرام، بوتا، آنا وارلق، آیدین گله ¬جك، بان، ایشیق و غیره) نیز افزایش یافته است. همچنین چاپ کتابهای ترکی و به خصوص تعداد فیلمهای کوتاه به زبان ترکی نیز فزونی یافته است. به علاوه، تولید آثار منثور به زبان تركی هم افزایش یافته است. به عبارت دیگر، در دوره جمهوری اسلامی زبان ترکی فراتر از اینکه فقط زبان شعر و موسیقی باشد، در شاخه های مختلف هنری تقویت و نمو یافته است. در وقوع این حالت، دو عامل مؤثر بوده است. اول اینکه تا زمانی که برخی از نخبگان سیاسی در جمهوری اسلامی ترك تبار باشند، محدودیتی برای فعالیتهای فرهنگی و هنری به این زبان اعمال نخواهد شد، مگر اینکه این فعالیتها جنبه سیاسی به خود بگیرد. مورد دیگر اما افزایش آگاهی در زمینه هویت قومی در بین ترکهاست. از آنجا که زبان یکی از مهمترین مؤلفه های این هویت است، آگاهی در مورد زبان مادری افزایش یافته است. مسلم است که فعالیتهای هنری به زبان ترکی به غنای فرهنگی در ایران کمک می کند. 

برخورد ملی گرایان فارس

با این حال، گسترش زبان تركی، صبر ملی گرایانی را كه نوعی تقدس نسبت به زبان فارسی قائل هستند، لبریز می كند. زیرا ملی گرایی سکولار (باستانگرایی) که در سالهای اخیر در ایران رو به افزایش نهاده، از ترك ستیزی و همچنین عرب ستیزی تغذیه می كند. اصرار این ملی گرایان كه نگاه «امنیتی» نسبت به اقوام را از رژیم پهلوی به ارث برده اند، بر سیاست تك زبانی می تواند مانع پیوند اقوام غیر فارس با ایران شده و سبب فعال شدن گسلهای اجتماعی در ایران گردد. از طرف دیگر، می توان گفت كه یكی دانستن زبان فارسی با موجودیت كشور و تلقی این مسأله كه امتیازدهی! از زبان فارسی سبب تضعیف هویت ملی شده و گسست پیوند اقوام با كشور را موجب شده و در نهایت راه را برای تجزیه كشور هموار می كند، در واقع نوعی اختلال وسواسی است كه مختص سیاستمداران اوایل قرن بیستم بوده است. ایران از گذشته تا به امروز به عنوان یک جغرافیای چند زبانه و چند فرهنگی شناخته شده است. این هویت چند زبانه و چند فرهنگی باعث ایجاد هارمونی و هماهنگی فرهنگی در ایران شده است. اگرچه قرار بود این چند رنگی از طریق نوسازی اقتدارگرایانه در دوره پهلوی "تک رنگ" شود، اما این تلاشها چیزی جز ایجاد انگیزه های اجتماعی منجر به وقوع انقلاب اسلامی ایران را در پی نداشت. از طرف دیگر، وقتی از دیدگاه جامعه شناسی زبانی به این قضیه نگاه شود، ملاحظه می شود كه زبانهای غیر از فارسی در ایران از نظر گستردگی و تعداد متكلمان بسیار عقبتر از زبان فارسی مانده اند.

علاوه بر این، در دوره جمهوری اسلامی با افزایش تعداد مدارس و سطح تحصیلات، تعداد متكلمان زبان فارسی به بالاترین سطح در تاریخ ایران رسیده است. در كنار این، نباید حمایتها و پشتیبانی های رسمی توسط سیاستها و برنامه ریزی های حكومتی از زبان فارسی به عنوان زبان رسمی كشور را از نظر دور داشت. به عبارت دیگر، در تحلیل نهایی می توان گفت نه زبان تركی و نه هیچ زبان دیگری توان به چالش كشیدن زبان فارسی را نداشته و یا نخواهد توانست خود را به عنوان جایگزینی برای این زبان در ایران عرضه دارد. واقعیتهای جامعه شناختی و علمی، این استدلال را تأیید می کنند. در این حالت، به حاشیه راندن زبان تركی و یا هر زبان دیگری توسط حكومت، زمینه را برای سوء استفاده از این شرایط فراهم می آورد. از این روی، موضوعی که در معرض سوء استفاده قرار دارد، می تواند به راحتی توسط هر شخص و یا گروهی كه هدفش تحت فشار قرار دادن ایران باشد، مورد بهره برداری قرار گیرد. به عنوان مثال، کشورهای متخاصم ایران از جمله آمریکا، می توانند با پیدا کردن زمینه سوء استفاده در آینده نسبت به سرمایه گذاری بر روی گروه های مخالف منتسب به اقوام ترک اقدام نمایند. به همین دلیل، و به ویژه با توجه به اینکه در مورد حقوق بشر و آزادی های شخصی، انتقادات زیادی نسبت به ایران وجود دارد، افزودن مسأله زبان ترکی به این لیست بلندبالا نباید وضعیت مطلوبی برای ایران باشد.

جایگاه زبان ترکی در سالهای اخیر

حساسیت نخبگان فرهنگی در بین ترکهای ایران به زبان مادری و مطالبات آنها در زمینه آموزش زبان مادری امری است كه مسئولان بدان واقفند. از طرف دیگر، سیاستمداران نیز این خواسته ها را به ویژه در مورد اجرای اصل پانزدهم قانون اساسی، گاه گاه از تریبون مجلس بر زبان می آورند. در این راستا، در ایران اقداماتی در این زمینه در حال اجراست. مدتی پیش اعلام شد که در آغاز سال تحصیلی در پاییز گذشته، زبان ترکی به طور آزمایشی در برخی از مدارس استان آذربایجان شرقی، به مدت دو ساعت در هفته و در مجموع ٦٠ ساعت، آموزش داده می‌ شود. اگرچه در ادامه این اقدامات، انتظار می رفت كه فرهنگستان زبان تركی كه یكی از وعده های انتخاباتی حسن روحانی بود، آغاز به كار نماید ولی با وجود این، هنوز اقدامی عملی در این زمینه انجام نگرفته است. با این وجود، ملاحظه می شود که دولت روحانی قصد دارد نه تنها در مورد زبان ترکی، بلکه در زمینه مطالبات اقوام در ایران نیز قدمهای مشخصی بردارد. به عنوان مثال، با وجود بحثهای داغ در این حیطه در دوره روحانی، گروه زبان و ادبیات آذربایجانی در دانشگاه تبریز تأسیس شد و بنیاد پژوهشی شهریار در تبریز فعالیت خود را آغاز کرد. با این حال، به نظر می رسد دولت روحانی که زمان زیادی برای پایان کارش باقی نمانده، نسبت به مطالبات مربوط به آموزش زبان مادری بسیار محتاط عمل می کند و نمی خواهد واکنش گروه های مؤثر ملی گرا در داخل نظام را برانگیزد. مسئله دیگری که سبب نگرانی دولت شده، این است که دستاوردهایی که ترکها در زمینه زبان مادری به دست آورده اند، می تواند الگویی برای سایر اقوام باشد. حال اینكه حكومت ایران که هنوز ساز و کار لازم را برای این منظور فراهم نكرده است، به تعبیری در تلاش است تا کار را به آرامی به پیش ببرد. از یک طرف، آیت الله خامنه ای والدین را ترغیب می کند که به فرزندان خود زبان ترکی آموزش دهند و ائمه جمعه که نمایندگان او هستند، درباره اصالت زبان ترکی سخنرانی می کنند. از طرف دیگر اما یک روزنامه نگار در معتبرترین برنامه سینمایی کشور، نسبت به ساخت فیلمی به زبانی غیر از فارسی به شدت واکنش نشان می دهد.

موقعیت و آینده زبان ترکی

در حقیقت، تئوری مربوط به ریشه غیر تركی مردم آذربایجان كه در دوره پهلوی ساخته شده، هنوز به طور كامل كنار گذاشته نشده است. درحالی كه زبان تركی از طرف توده ها نهادینه شده، واكنشهایی متناقض از قبیل آنچه در جشنواره فیلم فجر روی داد، نشانگر این است كه در ایران هنوز گروه هایی وجود دارند كه در تلاش برای قرار دادن خواسته های فرهنگی اقوام در چارچوب مسأله امنیت ملی هستند. این وضعیت متناقض، موقعیت تراژیك زبان ترکی را در ایران به مثابه توپی كه میان نظام، ملی گرایان و مردم دست به دست می شود، نشان می دهد. اینکه وضعیت فعلی پایدار باشد یا نه، موضوع دیگری است که جای بحث دارد، اما می توان گفت كه زبان ترکی در ایران در کوتاه مدت از سویی از جانب حكومت مورد احترام قرار خواهد گرفت و از سوی دیگر، موجب ناراحتی برخی از گروه های ناراضی از این وضعیت خواهد شد.

مقالات دیگر