دلایل افزایش تنش در روابط ایران و تركیه

دلایل افزایش تنش در روابط ایران و تركیه
با فشار دادن دکمه های + و - می توانید اندازه فونت متن را تغییر دهید.

رئیس جمهور ترکیه در سفر خود به سه كشور حاشیۀ خلیج فارس در تاریخ ۲۴-۲۸ بهمن ماه، انتقادات تندی را نسبت به ایران ایراد كرد. سه روز بعد، مولود چاووش اوغلو؛ وزیر امور خارجۀ تركیه نیز در نشست امنیتی مونیخ، ایران را مورد انتقاد قرار داد. اگرچه انتقادات وی به شدت انتقادات وارد شده از طرف وزیران امور خارجۀ عربستان و اسرائیل در همان نشست نبود، اما او ایران را به پیگیری سیاستهای فرقه گرایانه متهم كرد. انتقادات بالاترین مقامات ترکیه از ایران از آغاز فصلی جدید از تنش در روابط دو كشور حکایت دارد.

واكنش ایران نسبت به این اظهارات تأخیر نداشت. وزارت امور خارجۀ ایران رضا هاكان تکین؛ سفیر تركیه در تهران را فرا خواند و سخنگوی وزارت امور خارجۀ ایران، با متهم كردن تركیه به انجام اقدامات غیر سازنده، بیان داشت كه موضع ایران در برابر تركیه همراه با صبر بوده است، اما این صبوری هم حدی دارد.

پاسخ حسین مفتی اوغلو؛ سخنگوی وزارت امور خارجۀ تركیه به این واكنش هم نشان داد كه روابط دو کشور حداقل در كوتاه مدت وارد مرحله ای تازه از تنش شده است. مفتی اوغلو با بیان این مطلب كه ایران حتی از به میدان جنگ فرستادن پناهجویانی که به کشور آنها پناه برده¬اند، نیز دریغ نمی¬کند، اظهار داشت كه این کشور به جای انتقاد از دیگران، باید رفتار خود را اصلاح نماید. او دلیل سخن خود را مصوبات سازمان همكاری اسلامی و سازمان ملل دربارۀ ایران دانست.

موضع جدید آنكارا نسبت به ایران

چند هفته قبل از این تنش دیپلماتیک، طی نشست آستانه كه در آن تركیه، روسیه و ایران گرد هم آمده بودند، سطح روابط آنکارا و تهران خوب به نظر می رسید و گمان بر این می رفت كه اینها در جهت كاستن از بحران سوریه، در زمینۀ نقاط مشترك حد اقلی به توافق رسیده اند. همچنین پس از ماجرای شوم كودتای نافرجام در تركیه در ١٥ ژوئن چنین فرض می شد كه روابط این دو كشور رو به بهبود است.

اگرچه این روند در طی راه خود، با مسیر همواری روبرو نبود و با موانعی از جمله برخورد گهگاه نیروهای نظامی تركیه ای مستقر در منطقه با شبه نظامیان مورد حمایت ایران، طی عملیات آزادسازی شهر الباب در شمال سوریه همراه بود، اما در كل این روند در جهتی مثبت در حال حركت بوده است. علاوه بر آن، در حوادثی كه موجب وارد آمدن تلفاتی به نیروهای تركیه شده بود، باز تركیه از اعلام بیانات تندی نسبت به ایران خودداری كرده و صرفا مقامات عالیرتبۀ دیپلماتیك و اطلاعاتی خود جهت رایزنی به ایران اعزام كرده بود. از این روی، انتقادات تند اردوغان و چاووش اوغلو را می توان نمود موضع جدید آنكارا نسبت به ایران قلمداد كرد.

در اینجا به جای جستجوی دلایل بیانات مقامات تركیه نسبت به ایران، به بررسی پیوند آن با مسائلی خواهیم پرداخت كه به تازگی در موضوعات منطقه ای و جهانی در حال شكل گیری است.

سفر عادل جبیر؛ وزیر امور خارجۀ عربستان به تركیه در تاریخ ۲۰ بهمن و چند روز پیش از سفر اردوغان به كشورهای خلیج، و در فردای آن، اولین سفر خارجی مایك پومپئو به عنوان رئیس سیا به تركیه و ملاقاتهای وی با مقامات تركیه و نیز سفر جوزف دانفورد؛ رئیس ستاد مشترك نیروهای مسلح آمریكا در ۲۹ همان ماه به تركیه و یك روز پس از بازگشت اردوغان به كشور، و دیدار پومپئو با خلوصی آكار؛ رئیس ستاد مشترك نیروهای مسلح تركیه در پایگاه اینجرلیك، همگی نشانگر این نكته است كه سرعت در روابط تركیه و آمریكا با آغاز فعالیت دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریكا افزایش یافته و این مسأله می تواند موجب تغییر سیاستهای منطقه ای تركیه شود.

در واقع نشانه های تغییر سیاستهای منطقه ای در مورد ایران صرفا محدود به تركیه نیست. به حقیقت پیوستن اخبار منتشره در رسانه های آمریكایی در مورد پیشنهاد ترامپ به نتانیاهو؛ نخست وزیر اسرائیل طی دیدار آنان در 26 بهمن ماه، نتایج مهمی را به دنبال خواهد داشت. در این دیدار ترامپ پیشنهاد کرد یك پلت فرم همكاری امنیتی منطقه ای علیه ایران با همکاری اسرائیل، مصر، اردن و دیگر كشورهای عرب حاشیۀ خلیج فارس ایجاد شود.

برگهای برندۀ ترامپ در مقابل ایران

ترامپ در طول كمپین انتخاباتی خود، سیاستهای اوباما نسبت به ایران را به تندی مورد انتقاد قرار داده بود. او با انتقاد از دولت اوباما، به ویژه در مورد توافقنامۀ هسته ای كه از آن با عنوان "بدترین توافقنامه ای كه تا به حال در عمرم دیده¬ام" سخن می گفت، چنین بیان داشته بود كه در صورت راهیابی به كاخ سفید، آن توافق را پاره خواهد كرد.

اگرچه امروز نقض كلی توافقنامۀ هسته ای به دلایل گوناگون دور از انتظار است، اما با وجود این، دولت ترامپ هنوز برگهای برندۀ زیادی جهت تحت فشار قرار دادن ایران در اختیار دارد. مهمترین آنها تحریمهایی است كه اساسا هیچ گاه به صورت كلی برداشته نشدند و دوباره ممكن است به دلیل آزمایش موشكهای بالستیك توسط ایران، مورد افزایش قرار بگیرند. بر اساس نظر برخی كارشناسان، افزایش تحریمها فشار زیادی بر تندروهای ایران برای خروج از توافقنامه وارد می کند، چراکه عملا دستاوردهای توافق هسته ای برای ایران را به صفر می رساند. از منظر ایالات متحده، نقض برجام از سوی تندروهای ایران بسیار مطلوبتر از خروج ادارۀ ترامپ از آن خواهد بود، و این امر موقعیت آمریکا را در مقابل كشورهای چین و روسیه كه از حامیان توافق هستند، تقویت خواهد كرد.

به نظر می رسد كه رویكرد جدید واشنگتن، هرچند به دلایل مختلف، با استقبال كشورهایی چون تركیه، عربستان و اسرائیل مواجه شده است، اما دلیل اصلی آن، سیاستهای دولت اوباما به ویژه در دور دوم ریاست جمهوری نسبت به ایران -به بهای ناراضی كردن متفقان سنتی آمریکا- بوده است. این سیاستها نه تنها موجب هموار شدن راه ایران و گسترش دامنۀ نفوذ این کشور به همراه روسیه در سوریه گردید، بلكه همزمان موجب تبدیل درگیریهای داخلی یمن به جنگ عربستان با یمن و همچنین سبب تهدید بحرین به قیام مسلحانه توسط گروه های مخالف نزدیك به ایران در این كشور شد. از منظر اسرائیل اما بی میلی واشنگتن نسبت به موضوع بحران سوریه باعث شد كه حزب الله لبنان به طور مؤثرتری صاحب تجربۀ نظامی شده و به شکلی بی سابقه، به گسترش و بهینه سازی سلاحهایی كه در اختیار دارد، اقدام نماید.

چرا بحرین؟

با توجه به موارد ذکر شده، نكتۀ مهمی كه در مورد بیانات اردوغان در زمینۀ انتقاد از سیاستهای توسعه طلبانۀ ایران، جلب توجه می كند، این است كه اردوغان این انتقادات را طی سفرش به بحرین ایراد نمود. اساسا تصمیم هیئت تركیه ای جهت سفر به بحرین، به خودی خود حاوی اهمیتی نمادین است؛ چراکه ایران نسبت به کشور بحرین كه اكثریت جمعیت آن را شیعیان تشكیل می دهند، گاه و بی گاه ادعای حق حاكمیت كرده است.

اعطای عالیترین نشان دولتی بحرین به اردوغان، امضای توافقنامه های گوناگون امنیتی میان تركیه و بحرین، انتشار خبرهایی در رسانه های ایرانی مبنی بر تبعید شیخ عیسی قاسم؛ رهبر مخالفان بحرینی به تركیه، همگی نشانگر این است كه تركیه به دنبال ایفای نقش فعالتری در مورد کشور بحرین است و بیش از پیش با مسائل مربوط به امنیت این كشور كوچك عربی حاشیۀ خلیج فارس برخورد خواهد كرد.

به نظر می رسد ایران هم به سرعت متوجه كلیدهای تغییرات رخ داده در منطقه شده و در مقابل، در حال تلاش جهت اتخاذ سیاستهای مناسب با شرایط جدید است. همزمان با سفر اردوغان به منطقه، حسن روحانی نیز جهت جلوگیری از تشكیل جبهه های مخالف ایران در منطقه، به دو كشور كویت و عمان كه روابط معتدلتری با ایران دارند، سفر کرد. این اقدام به خصوص، با توجه به بیانات تند ضد ایرانی دولت ترامپ، از این جهت حائز اهمیت است كه ایران به طور سنتی هرگاه كه در عرصۀ جهانی تحت فشار قرار گرفته، تلاش داشته است تا از طریق همكاریهای منطقه ای، از سد این فشارها عبور كند. به عنوان مثال كشورهایی چون تركیه و امارات در طول جنگ ایران و عراق و یا در طی مدتی كه ایران در نتیجۀ فعالیتهای هسته ای، مورد تحریمهای بین المللی قرار گرفته بود، مهمترین كانالهای ورودی و خروجی ایران جهت ادامۀ بقا را تشكیل می¬ دادند.

در چنین موقعیت زمانی ای كه مواجهۀ ایران با یك تهدید بین المللی به رهبری دولت ترامپ گریزناپذیر می نماید، موضع گیری تمامی قدرتهای مؤثر منطقه بر علیه ایران و حتی متقاعد ساختن عبادی؛ نخست وزیر عراق توسط ترامپ جهت همراهی با این تلاشها، تهران را در موقعیتی كاملا دشوار قرار می دهد. از این روی، تا لحظۀ نگارش این متن، واكنشی هم سطح از طرف مقامات ایرانی در قبال اظهارات رئیس جمهور تركیه داده نشده و طرف ایرانی جهت كنترل تنش ایجاد شده، واكنشی نرم در برابر این موضوع داشته است.

در پایان می توان گفت كه تنش در روابط ایران و تركیه، اساسا بیش از آنكه از روابط متقابل دو كشور نشأت گرفته باشد، در راستای اقدامات تهران و دولت ترامپ در منطقه در حركت خواهد بود. نكتۀ حائز اهمیت در این زمینه این است كه هرچند آنكارا در انتقاد از ایران، از زبان تندتری استفاده کرده و از احتمال مهار جاه طلبیهای منطقه ای ایران، راضی باشد، اما در مجموع اجازه نخواهد داد سطح روابط متقابل به مرحلۀ بحرانی برسد و بر خلاف برخی از عوامل منطقه ای، وارد یك ضدیت موجودیتی بر علیه ایران نخواهد شد.


این مقاله در تاریخ ۲۳ فوریه ۲۰۱۷ در وبسایت الجزیره منتشر شده است:
http://www.aljazeera.com.tr/gorus/turkiye-iran-gerginligi-neden-yukseliyor

مقالات دیگر