ایران دست به چه اقدامی خواهد زد؟

ایران دست به چه اقدامی خواهد زد؟
با فشار دادن دکمه های + و - می توانید اندازه فونت متن را تغییر دهید.

در نتیجه حمله هوایی که صبح روز ١٣ دی ماه در فرودگاه بغداد به وقوع پیوست، قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، به همراه تعداد زیادی از جمله برخی از زیردستان ایرانی اش و نیز ابومهدی مهندس، از فرماندهان حشد الشعبی عراق کشته شد. این حمله که از سوی نیروهای امریکایی صورت گرفت، ناگهان تنش میان ایران و ایالات متحده امریکا را که در روزهای اخیر افزایش پیدا کرده بود، به سطحی بسیار بالا رساند و خطر جنگ منطقه ای را به شکلی جدی افزایش داد.

تنش فزاینده میان ایران و امریکا از اردیبهشت ماه امسال در منطقه خلیج نیز خود را نشان داده بود، در همان روزها تعداد بسیاری نفتکش مورد حمله قرار گرفت، سپس ایران در نقطه ای در نزدیکی مرزهایش پهپاد پیشرفته ای متعلق به امریکا را سرنگون کرد و در پی آن تأسیسات نفتی آرامکو در عربستان سعودی مورد حملات شدیدی واقع شد. همزمان با این حملات، حملات ایذایی به پایگاه های امریکا در عراق نیز افزایش یافت. در حالی که ایالات متحده و شرکای منطقه ایش در مورد این حملات انگشت اتهام را بیشتر به سوی ایران نشانه رفتند، دولت تهران نیز به طور مداوم این نوع اتهامات را رد کرد. به ویژه سخنان تقدیرآمیز ترامپ از ایران بعد از حادثه سرنگونی پهپاد و تشکر او از این کشور بابت هدف قرار ندادن هواپیمای سرنشین دار شناسایی جالب توجه بود. ترامپ در بسیاری از اظهارات بعدی خود تأکید کرد که در صورت وقوع حادثه ای که جان امریکایی ها را تهدید کند، پاسخی متفاوت خواهد داد.

چنین نیز شد، به گونه ای که جان باختن یک غیرنظامی امریکایی در نتیجه حمله به پایگاه امریکا در کرکوک در اوایل دی ماه باعث شد تا ترامپ زبان دیپلماسی چندین ساله خود را تغییر دهد. در حالی که نیروهای امریکایی حملات فراگیری برعلیه پایگاه های گروهی به نام «کتائب حزب الله» در سوریه و عراق انجام می دادند، به دنبال انجام تظاهرات در مقابل سفارت امریکا در بغداد، سطح تهدیدهای ترامپ برعلیه تهران نیز به شکل جدی افزایش یافت. همزمان با این تحولات لغو سفر مایک پومپئو، وزیر امور خارجه امریکا به آسیای میانه نیز نشانگر جدیت اوضاع بود که حادثه صبح روز جمعه به معنای واقعی کلمه باعث شگفتی همگان گشت.

قاسم سلیمانی به عنوان معمار و مجری اصلی سیاستهای منطقه ای ایران در پانزده سال اخیر شناخته می شد و جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران به دلیل این نقش وی بود که در ماه های گذشته استعفا کرده بود. اگرچه در هرم رسمی قدرت، جایگاه سلیمانی در مراتب پایین تری قرار داشت، اما در عمل یکی از چهره های تعیین کننده کشور به شمار می رفت و در این اواخر همین محبوبیت مردمی باعث به وجود آمدن شایعاتی مبنی بر نامزدی اش در انتخابات ریاست جمهوری شده بود. سلیمانی به ویژه با گروه های شبه نظامی منطقه همکاری نزدیک داشت و با افرادی چون نصرالله و ابومهدی مهندس دارای روابط نزدیکی بود. از آنجا که قبلاً نیز انجام چنین حمله ای عملاً ممکن بود، این تصمیم دولت امریکا و ترامپ قابل توجه است. زیرا این اقدام عملاً می تواند باعث آغاز جنگ باشد و موجودیت نظامی ایران در منطقه به گونه ای است که هیچ کشوری حاضر به رویارویی مستقیم با آن نیست. اینکه ترامپ به ظاهر به سبب جان باختن تنها یک تن امریکایی دست به چنین حمله ای زده باشد، چندان با عقل سازگار نیست. به احتمال قویتر آنچه که باعث شده تا ترامپ که همواره بر مذاکره و پرهیز از جنگ تأکید داشت، متقاعد به گرفتن چنین تصمیمی شود ارائه گزارشاتی مبنی بر آمادگی گروه های وابسته به ایران برای انجام حملات فراگیرتر به پایگاه های امریکا در عراق بوده است.

اگرچه دولت ایران انتظار چنین حمله ای را نداشت، اما تردیدی نیست که بعد از پشت سر گذاشتن شوک اولیه ناشی از حادثه، به شکلی مناسب به آن پاسخ خواهد داد. رفتاری غیر از این، نشان دهنده پوچ بودن گفتمان و اقدامات ٤٠ ساله ایران و به معنای تسلیم شدن نهایی خواهد بود. واقع گرایانه نخواهد بود اگر گمان کنیم که ایران به خاطر از دست دادن یک سردار خود -اگرچه اتفاق بسیار مهمی است- تسلیم ترامپ شود. با این حال ایران به هنگام مشخص کردن پاسخ نظامی خود ناگزیر است عامل ترامپ را بیش از پیش در نظر داشته باشد. فردی که به بهانه کشته شدن تنها یک تن امریکایی دست به چنین حمله ای می زند، به احتمال قوی در برابر حمله به مقامات عالیرتبه امریکایی و یا تعداد زیادی سرباز امریکایی پاسخی مخرب تر خواهد داد و داخل ایران را هدف خواهد گرفت.


این مقاله برای بار نخست در تاریخ ١٤ دی ١٣٩٨ در روزنامه «صباح» منتشر شده است: 

https://www.sabah.com.tr/yazarlar/perspektif/hakki-uygur/2020/01/04/iran-simdi-ne-yapacak

مقالات دیگر