نگاهی به اهداف سفر اسد به تهران

نگاهی به اهداف سفر اسد به تهران
با فشار دادن دکمه های + و - می توانید اندازه فونت متن را تغییر دهید.

بشار اسد در سفری محرمانه، روز دوشنبه 25 فوریه وارد تهران شد و با رهبر جمهوری اسلامی و رئیس جمهور این کشور به طور جداگانه دیدار و گفتگو کرد. در حالی که جمهوری اسلامی و متحدان آن، سفر اسد را به عنوان پیروزی محور مقاومت جشن می گرفتند، ناگهان خبر غافلگیرکننده استعفای جواد ظریف، شادی آنها را به تلخی کشاند و این دیدار را به حاشیه برد. از سال 2011 یعنی آغاز اعتراضات و سپس درگیریهای سوریه، اسد دو بار به روسیه رفت و یا احضار شد، اما این اولین بار است که به تهران می رود. اگرچه مدتها پیش انتظار می رفت او به ایران برود و از مقامات جمهوری اسلامی به خاطر حمایت "بی دریغ" نظامی و مالی آنها تقدیر و سپاسگذاری کند، اما این دیدار -که به قولی به دعوت قاسم سلیمانی انجام شده- در مقطع کنونی با اهداف متعددی صورت گرفت.

تقویت روحیه متحدان

پس از خروج امریکا از برجام و تحریم اقتصادی و تشدید فشارهای اداره ترامپ بر ایران از جمله برگزاری کنفرانس ورشو و تلاش برای تشکیل ائتلاف ضد ایران و ناتوی عربی، فعالیت روزافزون اپوزیسیون؛ ناامنی در مرزهای کشور؛ اعلام ابقای 400 نفر از نیروهای نظامی امریکا در سوریه پس از دستور خروج آنها از این کشور و ترغیب متحدان امریکا برای پیوستن به این نیروها تحت عنوان "نیروهای حفظ صلح چندملیتی" در شمال شرق سوریه، تلاش برای ایجاد منطقه امن یا حائل در شمال شرق سوریه، فشار اروپا برای مذاکره درباره برنامه موشکی ایران، قرار دادن شاخه سیاسی حزب الله لبنان مانند شاخه نظامی این گروه در فهرست سازمانهای تروریستی از سوی بریتانیا، فشارها بر حشد الشعبی در عراق، تلاش برای وادار کردن حوثی ها به عقب نشینی از بندر حدیده در یمن، همه و همه جمهوری اسلامی و متحدانش در منطقه را به هراس انداخته است. یکی از اهداف دیدار مقامات ایران با اسد، تقویت روحیه متحدان رژیم ایران در منطقه است که جمهوری اسلامی همچنان به حمایت مالی و نظامی از آنها ادامه خواهد داد.
از طرفی دیگر، این دیدار پس از دوره چهارماهه کاهش بی سابقه کمکهای نفتی و مالی ایران به سوریه صورت می گیرد که بحرانهایی برای دولت اسد ایجاد کرده است. هدف تهران از این کار، اعمال فشار بر اسد برای دادن امتیازات بیشتری در زمینه بازسازی سوریه بود و تا حدی با امضای توافقنامه های طولانی مدت در جریان سفر جهانگیری به سوریه، توانسته است به مقصود خود برسد.

شیوه جدید برخورد با حملات اسرائیل؟

سفر اسد به تهران پس از افزایش حملات اسرائیل به پایگاه ها و تأسیسات ایران و شبه نظامیان وابسته به آن در سوریه با چشم پوشی روسیه و دو روز پیش از دیدار نتانیاهو با پوتین صورت گرفت. هدف از سفر نتانیاهو به مسکو، ادامه هماهنگی میان ارتش دو کشور در ارتباط با حضور نظامی ایران در سوریه و پایان دادن به تنشهای به وجود آمده بین مسکو و تل آویو در پی سرنگونی هواپیمای روسی و کشته شدن 15 نظامی این کشور در سوریه در سپتامبر گذشته بوده است. اگرچه حملات نظامی اسرائیل در سوریه به دنبال این حادثه، برای سه ماه متوقف شد، اما این حملات بعدا از سر گرفته شده است. در دو سال اخیر و همزمان با تلاش تهران برای تثبیت حضور همه جانبه خود در سوریه، اسرائیل بیش از 200 حمله به اهداف سپاه قدس در سوریه داشته است. تهران علیرغم این همه حملات، تاکنون کمتر واکنش نشان داده و اخیرا هم خبرهایی مبنی بر عزم آن برای کاهش حضور خود در اطراف فرودگاه دمشق و انتقال به پایگاه تی 4 در حومه حمص منتشر شده است. با این حال، علی شمخانی رئیس شورای عالی امنیت ملی ایران اعلام کرد که در سال 2019، شیوه برخورد ایران با حملات اسرائیل بسیار متفاوت از شیوه برخورد در کذشته خواهد بود. احتمالا یکی از موضوعات مورد بحث اسد مقامات ایران با اسد، این شیوه جدید برخورد با اسرائیل است. یکی از نتایج دیدار پوتین با نتانیاهو اعلام طرح مسکو مبنی بر تشکیل یک کارگروه بین المللی برای خروج همه نیروهای خارجی از خاک سوریه است که به احتمال زیاد، شامل نیروهای ایران نیز خواهد بود.

بی اعتمادی اسد و ایران به روسیه

روسیه بدون شک خواستار کاهش حضور ایران در سوریه است و احتمالا از اسد خواسته در این زمینه گام بردارد، اما سفر اسد به تهران نشان می دهد که وی همچنان از حضور این کشور در سوریه حمایت خواهد کرد. اسد روابط خود را با ایران استراتژیک می داند و معتقد است که تهران بیش از همه ازش حمایت کرده و خواهد کرد. ریاض حجاب نخست وزیر پیشین سوریه به نقل از بشار اسد می گوید: به ایران بیش از روسیه اعتماد دارد. اسد می داند که مسکو ممکن است دست از حمایت از او بردارد، اما ایران هرگز. 
ایران نیز معتقد است که روسیه در صدد دور زدن آن در سوریه است. مقامات جمهوری اسلامی به چند دلیل نسبت به عملکرد روسیه در سوریه با دیده شک و تردید نگاه می کنند: حملات اسرائیل بدون هماهنگی و یا حداقل چشم پوشی روسیه نمی تواند صورت بگیرد؛ عدم استفاده روسیه از سامانه ضدهوایی اس 300 و اس 400 برای مقابله با حملات اسرائیل؛ تلاش مسکو برای بازسازی ارتش و نیروهای امنیتی اسد و حذف عناصر وابسته به ایران؛ تصاحب پروژه های سودآور بازسازی سوریه و به حاشیه راندن ایران؛ تلاش برای در دست گرفتن مناطق استراتژیک سوریه از جمله مناطق شمال و شمال غرب حماه که به درگیری نیروهای لشکر پنجم نزدیک به روسیه با نیروهای لشکر چهارم وابسته به ایران منجر شد؛ هماهنگی و توافق مسکو با آنکارا در برخی پرونده ها و نادیده گرفتن تهران و... 
تأکید اسد و مقامات ایران بر حضور این کشور در سوریه و مشارکت فعال در روند بازسازی آن، با منافع روسیه در تضاد است. از این جهت، مسکو احتمالا از راه های مختلف در صدد کاهش حضور ایران در سوریه برخواهد آمد و در این راستا بعید نیست شاهد افزایش حملات اسرائیل به مواضع ایران و تشدید درگیری بین نیروهای وابسته به این ایران و روسیه در سوریه باشیم.

آرزوهای غیر واقعی برخی کشورهای عربی

پیام دیگر این دیدار به کشورهای عربی خواهان از سرگیری روابط با رژیم اسد و بازگرداندن وی به اتحادیه عرب هم هست. این کشورها بنا به تشویق روسیه و وعده آن برای تضعیف جایگاه تهران در سوریه، اقدام به بازگشایی سفارتهای خود در دمشق کردند و در تلاشند تا او را به اتحادیه عرب هم برگردانند. وزیر مشاور در امور خارجی امارات پس از گشایش سفارت این کشور در دمشق گفت که هدف از این اقدام امارات "بیرون آوردن اسد از زیر چتر ایران و تضعیف تهران با از سرگیری روابط عربها با دولت سوریه است". معنای روشن این دیدار این است که این کشورها باید خیالات ناممکن دور کردن اسد از ایران را برای همیشه از ذهن خود بیرون کنند.

اصرار بر توهین

سفر بشار اسد به ایران، مانند سفر وی به روسیه، کاملا خارج از عرف دیپلماتیک بود. او برای دیدار با مقامات جمهوری اسلامی، با استفاده از هواپیمای ایرانی و بدون هیئت همراه و حتی یک مترجم به تهران سفر کرد. مراسم استقبال رسمی از وی اجرا نشد، و در دو دیدارش با خامنه ای و روحانی هم اثری از پرچم سوریه وجود نداشت؛ چیزی است که واکنش طرفدارانش را هم به دنبال داشته است. برخورد روسیه و ایران با اسد بیشتر شبیه برخورد ارباب با رعیت است تا رؤسای جمهور. مقامات دو کشور همواره تأکید می کنند که اگر در سوریه دخالت نمی کردند، اسد چند هفته هم در قدرت نمی ماند. اسد هم راهی جز تسلیم در برابر تحقیر آنها را ندارد.

دلخوری که منجر به استعفای ظریف شد

برخی تحلیلگران استعفای ظریف را چند ساعت پس از انتشار تصاویر دیدار اسد با مقامات ایران، نشانه ای از شکاف عمیق میان جناحهای سیاسی ایران تفسیر کرده اند. اگرچه اختلافات جناحی در ایران قابل انکار نیست، اما این تحلیل با واقعیت همخوانی ندارد. ظریف اگرچه نتوانست طرح خود را برای معامله با جهان و تنش زدایی به کرسی بنشاند، اما برای اجرای این طرح هیچ ایستادگی نکرد. اگرچه گمانه زنی هایی در مورد ناخشنودی اش از دخالت سپاه در منطقه هست، اما او سیاستها و ماجراجویی های سپاه قدس در منطقه را نه تنها همراهی، بلکه توجیه هم می کرد. او در اعتراض به جنگ طلبی سپاه در منطقه به ویژه سوریه و آلوده شدن دست آن به خون صدها هزار غیرنظامی استعفا نکرد. انتشار تصاویر قاسم سلیمانی در کنار حسن روحانی و بشار اسد و عدم حضور وی در این دیدار، باعث رنجش خاطر او شد که بعدها با دلجویی ساده، استعفای خود را پس گرفت. او خواهان رعایت حداقل امور تشریفاتی است که به مقتضای آن بایستی در همچنین دیدارهایی، در کنار رئیس جمهور حضور داشته باشد. از اینرو می توان گفت اگر این تصاویر منتشر نمی شد، ظریف مشکل خاصی با مدیریت پرونده منطقه از طرف سپاه قدس نداشت.

نتیجه

سفر اسد به تهران و دیدار با مقامات این کشور نشان می دهد که نیروهای ایران قصد خروج از سوریه در این مقطع را ندارند و اسد از این حضور حمایت خواهد کرد. تثبیت حضور ایران در سوریه با ممانعت اسرائیل، امریکا و روسیه نیز مواجه خواهد شد. بنابر این بعید نیست فشار بر ایران و شبه نظامیان وابسته به آن در دوران پیش رو شدت بگیرد. این دیدار هیچ کمکی به ثبات و امنیت سوریه نکرده و چه بسا تنشها را بیش از پیش تشدید کند.


اصل مقاله در تاریخ 6 مارس در خبرگزاری آناتولی منتشر شده است.
 

مقالات دیگر