برجام به کدام سمت می رود؟
حسن روحانی و تيمش با توجه به اظهارات قبلی جو بایدن امیدوار بودند که رئیس جمهور جدید آمریکا با عجله و بدون هیچ قید و شرطی به برجام بازگردد و تحریمهای ایالات متحده علیه جمهوری اسلامی را بردارد. آنها این انتظار را داشتند که به محض ورود بایدن به کاخ سفید، با دستور اجرایی، تصمیمات رئیس جمهور پیشین آمریکا را لغو کند، اما آرزوهای آنها بر باد رفت. بعد از اظهارات مقامات جدید دولت ایالات متحده کاملا معلوم شد که بازگشت واشنگتن به برجام مطابق میل مقامات ایرانی نخواهد بود.
از زمان اعلام پیروزی بایدن در انتخابات آمریکا، بحث بازگشت به برجام چه در ایران چه در ایالات متحده داغ شده است، اما مشخص نبود گام نخست را کدام طرف باید بردارد. اظهارات آنتونی بلینکن در نخستین کنفرانس خبری اش به عنوان وزیر امور خارجه، در تهران ناامیدکننده تلقی شده است. او اظهار داشت که راه بازگشت به برجام طولانی است و با اجرای کامل تعهدات ایران آغاز می شود و در مرحله بعدی، اقدامات تهران باید مورد راستی آزمایی قرار گیرد و آن وقت واشنگتن خواهد کوشید به توافقی قوی تر و پایدارتر با جمهوری اسلامی دست یابد که تنها شامل پرونده ای هسته ای نمی شود.
ایران مسئله را از زوایه ای دیگر می بیند و با این توجیه که کاهش تعهداتش در برجام واکنشی بود به خروج دولت ترامپ از توافق هسته ای، از دولت بایدن می خواهد نه تنها نخستین گام را در بازگشت به برجام بردارد، بلکه خسارتهای ناشی از خروج آمریکا از توافق هسته ای را نیز پرداخت کند.
ناکامی برجام
دولت اوباما به همراه اروپا امیدوار بودند که برجام و منافع اقتصادی ناشی از آن و سرازیر شدن شرکتهای بزرگ بین المللی برای سرمایه گذاری در ایران، مقامات جمهوری اسلامی را برای تجدید نظر در سیاستهای نظامی و منطقه ای خود ترغیب کند و ایران به تدریج به کشوری عادی تبدیل شود؛ چیزی است که به "روح برجام" شناخته شده است. اما نگاه تهران به این توافق متفاوت بود. برجام از نظر ایران یک عقب نشینی تاکتیکی موقتی است که با هدف دور کردن شبح جنگ از کشور، رفع تحریمها و رهایی از بحرانهای نفس گیر صورت گرفته است.
ناگفته نماند جمهوری اسلامی به جای تمرکز بر توسعه کشور و بهبود شرایط شهروندان خود، از پولهای آزاد شده جهت نفوذ بیشتر و تقویت گروه های شبه نظامی وفادار در منطقه استفاده کرده است. اعتراضات سراسری دی ماه ٩٦ و پیش از خروج دولت ترامپ از برجام، مؤید این مدعاست. علاوه بر آن، اختلاف بر سر تفسیر مفاد برجام پیش از آغاز ریاست جمهوری ترامپ در ژانویه ٢٠١٧ پدید آمد. به این دلیل، برخی تحلیلگران معتقد بودند حتی در صورت پیروزی هیلاری کیلنتون، رقیب دموکرات ترامپ در آن انتخابات، برجام سرنوشت بهتری از وضعیتش در دوران ترامپ نخواهد داشت.
نیاز به توافق جدید
سیاست "فشار حداکثری" دولت ترامپ علیه جمهوری اسلامی تأثیرات مخربی بر اقتصاد ایران گذاشته است. در نتیجه این سیاست، ایران به اعتقاد برخی ناظران حداقل صد میلیارد دلار از دست داده است. در مورد توانایی جمهوری اسلامی برای مقاومت در برابر این تحریمها برای یک سال دیگر تردیدهای جدی وجود دارد. دولت ترامپ از اثرات کمرشکن این تحریمها آگاه و معتقد بود که ایران نمی تواند برای مدت طولانی مقاومت کند. به این دلیل، ترامپ بارها اظهار داشت که در صورت پیروزی مجدد در انتخابات، ایرانی ها برای انعقاد یک توافق جدید با او تماس خواهند گرفت.
دولت جدید آمریکا هم از میزان فشاری که جمهوری اسلامی در نتیجه تحریمها متحمل شده، کاملا آگاه است و بر آن است که نباید میراث مهمی را که ترامپ برای آن به جا گذاشته، بیهوده از دست دهد، چراکه می توان از این تحریمها به عنوان اهرم فشاری علیه جمهوری اسلامی برای وادار کردن آن به مذاکره بر سر یک توافق جدید استفاده کرد، به ویژه پس از اینکه معلوم شد که برجام نقاط ضعف و کاستی های جدی دارد.
اتحادیه اروپا در این مورد با آمریکا هم نظر است. بعد از به قدرت رسیدن بایدن، یک تحول چشمگیر در موضع اروپا نسبت به ایران به وجود آمده است. در دوران ترامپ، اروپا ایران را به ماندن در برجام تشویق می کرد تا جایی که از کاهش مکرر تعهدات برجامی آن چشم پوشید، اما پس از روی کار آمدن دولت جدید، اروپا مواضع تندتری در قبال ایران اتخاذ کرده است. چند هفته قبل، هایکو ماس، وزیر امور خارجه آلمان ضمن انتقاد از ایران به دلیل نقض برجام، اظهار داشت که بازگشت به شکل کنونی توافق هسته ای با ایران کافی نیست و بایستی توافقی جدید صورت بگیرد. در همین راستا هم، امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه با اشاره به اینکه مذاکرات درباره توافق هسته ای ایران باید خیلی سختگیرانه باشد، خواستار مشارکت کشورهای منطقه از جمله عربستان سعودی در مذاکرات پیش رو شده است.
دولت بایدن به همراه اروپا تقریبا متفق القولند که بازگشت به توافق هسته ای به تنهایی کافی نیست و توافق باید گسترش یابد و یا بایستی از آن سکویی برای توافق بر سر پرونده های دیگر از جمله برنامه موشکهای بالستیک و نقش ایران در منطقه ساخت. دلایل این موضع جدید عبارتند از: عدم اعتماد به جمهوری اسلامی و ضعیفتر شدن آن نسبت به پنج سال پیش، شرایط جدید منطقه ای به ویژه عادی سازی روابط بین برخی کشورهای عربی و اسرائیل، اعتقاد غرب به اینکه می توان بدون استفاده از قدرت نظامی، جلوی دستیابی ایران به تسلیحات هسته ای را گرفت. یکی از گزینه های محتمل در این وسط استفاده از حملات سایبری است.
موضوعات روی میز مذاکره
واکنش شدید ایران نسبت به موضع رئیس جمهور فرانسه در خصوص مشارکت کشورهای منطقه در مذاکرات آتی اگرچه دور از انتظار نبود، اما از آن حکایت دارد که جمهوری اسلامی تمایل واقعی برای از بین بردن نگرانی های برخی كشورهاي همسایه را ندارد. جواد ظریف امکان هر نوع مذاکره در مورد سیاست منطقه ای و پرونده موشکی کشورش را رد کرد. فرماندهان ارشد سپاه نیز پرونده موشکی را خط قرمز دانستند. عباس عراقچی، معاون وزیر امور خارجه هم با قاطعیت گفت که جمهوری اسلامی در هیچ موضوعی غیر از نحوه اجرای برجام با کشورهای ٥+١ صحبت نخواهد کرد.
جمهوری اسلامی در تلاش است تا در مورد موضوعات کم اهمیت تر از دو مسئله مورد اشاره به مذاکره بنشیند مانند مسئله زندانیان دوتابعیتی که قبلا برای چنین موقعیتهایی، بازداشت شده بودند، یا در مورد فشار بر شبه نظامیان وفادار به تهران در عراق برای توقف حملات خود به سفارت آمریکا یا نیروهای آمریکایی در آن کشور. در مرحله بعدی، چنانچه فشارها علیه جمهوری اسلامی افزایش یابد و کار به دقیقه نود برسد، بعید نیست مذاکره بر سر موضوعاتی مانند پرونده یمن، افغانستان و حتی برد موشکهای بالستیک را بپذیرد، اما دست کشیدن به طور کامل از برنامه بالستیک و یا سیاست منطقه ای به ویژه در عراق و سوریه بسیار دشوار است، چراکه این امر با ماهیت ایدئولوژیک و ساختاری آن در تناقض است.
گام نخست را آمریکا برمی دارد؟
نباید از اظهارات مقامات آمریکایی مبنی بر اینکه ایران بایستی "گام نخست را بردارد و فورا به تعهدات هسته ای خود در برجام پایبند شود" اینگونه برداشت شود که ایالات متحده حاضر نیست جمهوری اسلامی را به این اقدام ترغیب کند. دولت بایدن ممکن است سیاست "گام به گام" را دنبال کند؛ به این معنی که برخی تحریمها را کاهش دهد و بعضی امتیازات محدود برای ایران در نظر بگیرد؛ مانند اعطای مجوز به تهران برای دسترسی به برخی حسابهای بلوکه شده اش در بانکهای جهان، و یا موافقت با درخواست وام 5 میلیاردی ایران از صندوق بین المللی پول به بهانه مقابله با کرونا، و یا اعطای مجوز صادرات بخشی از نفت خود به کشورهای مشخص در مقابل اقدامات مشابه از سوی تهران برای انجام تعهدات خود در توافق هسته ای، از جمله عقب نشینی از غنی سازی ٢٠ درصدی اورانیوم و توقف گازدهی به سانتریفیوژها در تأسیسات اتمی فردو و...
احیای نسخه اصلی برجام بسیار دشوار به نظر می رسد. اکنون توجه به سمت افزودن مواد جدیدی به توافق هسته ای و یا انعقاد یک توافق کاملا جدید معطوف شده است. ایران بر این حقیقت واقف است و اگرچه نیاز مبرمی به لغو و یا حداقل کاهش تحریمها را دارد، اما به راحتی عقب نشینی نخواهد کرد. در واقع ممکن است در هفته های پیش رو شاهد برخی اقدامات تنش زا مانند تعلیق اجرای پروتکل الحاقی NPT و... از طرف جمهوری اسلامی باشیم. هدف از این اقدامات فشار بر دولت بایدن و افزایش موقعیت چانه زنی تهران برای مذاکرات آتی است، اما بیم آن می رود که این اقدامات پرمخاطره به ایجاد یک اجماع بین المللی علیه ایران منجر شود و موقعیت کسانی را که معتقدند راهی جز خشونت برای مقابله با جمهوری اسلامی وجود ندارد، تقویت نماید.
این یادداشت بار نخست روز جمعه ٥ فوریه ٢٠٢١ در وبسایت "تی آر تی عربی" منتشر شده است.
https://n9.cl/a4cgt