حفظ ثبات و یکپارچگی ایران به رفتار جمهوری اسلامی بستگی دارد

حفظ ثبات و یکپارچگی ایران به رفتار جمهوری اسلامی بستگی دارد
با فشار دادن دکمه های + و - می توانید اندازه فونت متن را تغییر دهید.

به نظر می ‌آید علی خامنه ای به این نتیجه رسیده که با اقتصاد تحریمی نمی تواند ادامه دهد و با از سرگیری فعالیت اتمی، قصد دارد از کشورهای غربی امتیاز بگیرد و یا بهانه درگیری نظامی را فراهم کند. او پیش از این همواره نسبت به برجام و طرفهای غربی سرسختانه اظهار بی اعتمادی کرده، بنابر این امروز چاره دیگری ندارد. اگر به خواست دولت روحانی برای کنار آمدن با اروپا تن بدهد و در برجام بماند، مشخص می شود که نرمش قهرمانانه دیگری در راه است که با مواضع قبلی اش جور در نمی آید. تنها چاره خامنه ای عدم سازش است تا مثلأ نشان دهد اقتداری دارد و اگر غربی ها عقب نشستند، او بتواند امتیاز بگیرد.

جمهوری اسلامی می گوید که از برجام سود اقتصادی نبرده است. این امر، نتیجه رفتار تندروها در ایران است و البته به تعبیری نتیجه رفتار مجموعه نظام جمهوری اسلامی است. تجربه نشان داد که نظام حاکم بر ایران یکدست است و میان دولت روحانی و تندروها شکاف عمیقی وجود ندارد. موافقتنامه برجام سال ٢٠١٥ منعقد شد و ترامپ سال ٢٠١٨ از برجام خارج شد؛ یعنی ایران سه سال فرصت داشت که سرمایه گذاری خارجی جذب کند، اما موفق نشد زیرا شرایط کشور مانع سرمایه گذاری است.

محمد جواد ظریف گفته باید اقتصادمان را چنان با اقتصاد کشورهای غربی در هم تنیده کنیم که تحریم اقتصاد ایران به صرفه نباشد. اما نظام ایران چنین ظرفیتی ندارد. حرف وزیر امور خارجه با دخالتهای سپاه در منطقه همسو نیست. در کشوری که شهروندانش در صندوقهای مورد تأیید بانک مرکزی سپرده می گذارند و پولشان خورده می شود، چگونه می توان سرمایه گذاری کرد؟ اینها، مشکلات داخلی است و به تحریم آمریکا ربطی ندارد.

شرکت اتومبیل سازی رنو با سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران به توافق رسید که اتومبیلهای رنو در ایران تولید شود. هر کدام به طرف مقابل تعهدی می دهند. شرکت رنو می گوید یک زمین مساعد در اختیار من قرار دهید تا من کار را شروع کنم. سازمان در اطراف شهرک صنعتی ساوه قطعه زمینی را پیدا می کند که متعلق به شرکت سایپاست و با وجود اینکه سایپا به سازمان بدهکار است، قبول نمی کند در ازای بدهی اش زمین را در اختیار خودروساز رنو قرار دهد و به این ترتیب کار متوقف می شود. با این شرایط هیچ سرمایه گذار عاقلی به ایران نمی رود. نمی توان گفت هم رانت خواری سپاه پاسداران برقرار باشد و هم سرمایه خارجی به کشور بیاید و همزمان همه مقامات لشکری و کشوری جمهوری اسلامی از لزوم محو اسرائیل سخن بگویند.

هم موفقیت و رشد هم بدبختی و عقبگرد در طول مدت زمان روی هم انباشت می شود. جمهوری اسلامی ذخایر ایران را بر باد داد و دارایی هایی که در دوره اوباما به کشور بازگشت، هم برای بهبود اقتصاد کشور صرف نشد. بخش زیادی از درآمدهای کشور توسط سازمانها و نهادهای ایدئولوژیک نظام برای آتش افروزی در کشورهای منطقه هزینه می شود. کشور قبل از اجرایی شدن تحریمها شاهد اعتراضات اقشار مختلف جامعه بوده است. این مشکلات داخلی و نتیجه ساختار معیوب و فاسد اقتصاد کشور است.

پومپئو برای مذاکره با جمهوری اسلامی ١٢ شرط گذاشت و ظریف هم 15 شرط ایران را مطرح کرد. همزمان گفته می شود جمهوری اسلامی در تلاش است تا مخفیانه با دولت ترامپ مذاکره کند. تا امروز در هیچ دوره ای گفتگو و مذاکره مخفیانه بین ایران و آمریکا قطع نشده است. چنین مذاکراتی همیشه به ضرر ایران بوده و آمریکا در آن دست برتر را دارد. برای هر کشوری مذاکرات آشکار بیشتر فایده دارد، اما برای جمهوری اسلامی مذاکرات پنهان راه گریز است تا مخفیانه عقب نشینی کند و در خلوت به نرمشهای قهرمانانه تن بدهد.

فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجه اتحادیه اروپا گفت که انگیزه ما برای حفظ برجام امنیتی است که به احتمال افزایش بحران پناهجویان و خشونت مسلمانان در این قاره اشاره داشت. از طرف دیگر خودروسازان اروپایی در بازار ایران منافعی دارند. دغدغه موگرینی پیش از آنکه امنیتی باشد، سیاسی است. اروپا حق دارد یکه تازی و یکجانبه نگری ترامپ را نپذیرد.

خروج ترامپ از برجام اشتباه بود و بی احترامی یک کشور دمکراتیک به امضاء رئیس جمهور پیشین خود، بی اعتنایی به قرارداد بین المللی و بی اعتنایی به ارزشهای دمکراتیک بود. از نظر اقتصادی اروپا نمی تواند به ایران کمک کند. در کشورهای دمکراتیک دولت چنین حق و توانی ندارد که به شرکتها دستور بدهد. شرایط ایران خطرناک است و ثبات وجود ندارد و و با دلار ده هزار تومانی رو به صعود، شرکت اروپایی در ایران سرمایه گذاری نمی کند. این مسئله از اروپا هم فراتر رفته و حتی شرکتهای روسی و هندی و چینی هم حاضر نخواهند بود در ایران سرمایه گذاری کنند.

ممکن است آمریکا بعضی از شرکتهای خریدار نفت ایران را از تحریم معاف کند. کاری که دولت اوباما در موارد متعدد انجام داده بود، اما معافیت دائم وجود ندارد. مثلأ از آگوست و نوامبر که تحریم شروع شود، برای دوره های سه ماهه و شش ماهه معافیت احتمالی در نظر گرفته خواهد شد. در زمان احمدی نژاد ژاپن و کره جنوبی بر مبنای نیازشان برای دو تا سه ماه از وزارت خزانه داری آمریکا معافیت گرفتند تا نفت ایران را خریداری کنند و تعهد دادند که بعد از این دوره، نیاز خود را از بازار دیگری تأمین کنند. در حال حاضر عربستان سعودی تولید نفت خود را بالا برده و خریداران هم وقت کافی دارند تا فروشنده جایگزین ایران را پیدا کنند و متحمل ضرر و زیان نشوند.

خروج ترامپ از برجام به معنی پیگیری پروژه تغییر رژیم و به نفع اپوزیسیون نیست. تغییر نظام ایران وظیفه ترامپ نیست، ترامپ باید از حقوق بشر در ایران و از اپوزیسیون دمکراتیک ایرانی حمایت کند و بس. غیر از این دخالت در امور کشور محسوب می شود.

سیاست جمهوری اسلامی همانند سیاست شوروی سابق در دوران جنگ سرد است. برد منافع خودش را در برد پایگاه های نظامی و یا تشکیل نیروهای نظامی حامی خود در کشورهای مختلف می بیند. سرنوشت این سیاست نیز شبیه سرنوشت شوروی است و بعد از این همه هزینه نظامی، حالا باید از همه جا بیرون برود. تا جایی که سر و صدای نماینده های مجلس بلند شد که از این همه هزینه چه بهره ای برده ایم؟ و پوتین و اسد به ما خیانت می کنند. مقتدی صدر متحد شیعه جمهوری اسلامی در عراق می گوید سپاه پاسداران از عراق بیرون برود. در سوریه پوتین می گوید نیروهای جمهوری اسلامی خاک سوریه را ترک کنند. اسرائیل از طریق هم پیمان خود روسیه، ایران را تحت فشار می گذارد. یعنی جمهوری اسلامی حتی موفق نشده جبهه ای علیه اسرائیل ایجاد  کند. این رژیم با دخالت در منطقه فقط سرمایه های ایران را به باد داد و ذخایر کشور را خالی کرد.

ترکیه مثال خوبی است. ترکیه در عراق سرمایه گذاری نکرد و امروز بخش وسیعی از بازار عراق را به دست گرفته است. زمانی که جورج دبلیو بوش می خواست به عراق حمله کند، ترکیه اجازه نداد آمریکا از پایگاه اینجرلیک علیه صدام استفاده کند. تازه آن موقع ترکیه بیش از امروز به غرب نزدیک بود. یعنی ترکیه در سرنگونی صدام کمترین نقش را ایفا کرد و امروز بیشترین سود اقتصادی را می برد و ایران از این بازار بی نصیب است. دلیل سیاسی اش این است که خریداران/ شهروندان عراقی از دخالت ایران در کشورشان ناراضی اند. چنانکه اگر خارجی در ایران دخالت کند و نخست وزیر تعیین کند و گروه فشار داشته باشد، ایرانیان نیز ناراضی خواهند شد. دلیل اقتصادی اش این است که کالاهایشان مرغوبیت دارد. در اقتصاد رانت خواری ایران کالاها رقابت پذیر نیست. امروز اجناس ایرانی توان رقابت ندارد و حتی بازار آسیای مرکزی و کشورهای فارسی زبان را هم از دست داده است.

برای ایران یک راه بیشتر وجود ندارد و آن هم رفع تنش با کشورهای منطقه و بازگشت به آغوش جامعه جهانی است. شوربختانه این عقلانیت از جمهوری اسلامی بر نمی آید. استفاده از شکاف ترکیه و قطر با عربستان سعودی همانقدر برای ایران منفعت خواهد داشت که تا امروز استفاده از اختلاف اروپا- آمریکا و آمریکا- روسیه برای ایران منفعت داشته است!

پیش از انقلاب، ایران در منطقه با کشورهای عربی و اسرائیل رابطه خوبی داشت. زمانی که ایران با عراق دچار اختلاف مرزی شد، هیچ کشور عربی از عراق دفاع نکرد و حتی کشورهای عربی به پشتیبانی از ایران بین دو کشور واسطه شدند. هیچ کشوری با ایران یکپارچه و مترقی که حامی کشورهای منطقه باشد، مخالف نیست. تمام تنشها با عربستان بعد از انقلاب به وجود آمد. امروز اگر جمهوری اسلامی بر ادامه تنش افروزی خود در منطقه پافشاری کند، طبعأ یکی از راه های پیش روی جهان تجزیه ایران خواهد بود و امید است که ایران به آن شرایط نرسد.نظام ایران به سمت بی ثباتی در حرکت است و نمی تواند پاسخگوی مطالبات مردم باشد. مردم جان به لب رسیده به اعتراضات و اعتصابات سراسری ادامه خواهند داد. شرایط جامعه ایران با سوریه متفاوت است و تکرار تجربه کشتار اسد در ایران امکانپذیر نیست. یک آینده احتمالی انقلاب و سرنگونی این نظام است که هزینه اش را کسی نمی داند و برای همین می تواند نگران کننده باشد. حالت دوم یک دوران گذار است که جمهوری اسلامی زیر فشار مثل شوروی سابق به پایان تن بدهد.


این نوشته صرفا بیانگر نظرات شخصی نویسنده است و لزوما بازتاب‌ دهندۀ دیدگاه های ایرام نیست.

مقالات دیگر