به نظر می رسد که امریکا قصد دارد صدای ظریف را خاموش کند.
روابط میان آنکارا، تهران و اسلام آباد می تواند وارد مرحله تازه ای شود که لازمه و پیامد تحولات سیاسی، تهدیدها، خطرهای احتمالی و محورهای در حال تشکیل در منطقه است.
نشست امنیتی قدس به پیشنهاد اسرائیل و پذیرش مسکو ممکن است به طرحی شبیه روند آستانه برای تعیین آینده سوریه تبدیل شود.
بعید نیست در روزهای آتی در رسانه های بین المللی و امریکا شاهد اخبار و تفاسیری باشیم مبنی بر اینکه ایران با خروج تدریجی از برجام، به دنبال دستیابی به بمب اتمی است.
سرنگونی پهباد شناسایی ارتش امریکا توسط ایران در جنوب خلیج فارس، آخرین حلقه تنش میان ایران و ایالات متحده است که طی یک سال اخیر در حال افزایش بوده است.
چنانچه دامنه حملات رژیم اسد و روسیه به تمامی ادلب گسترش یابد، دیگر توافق سوچی و مذاکرات آستانه معنی نخواهد داشت.
به نظر می رسد تصمیم دولت ایران به ننشستن بر سر میز مذاکره به ویژه در این دوره ریاست جمهوری ترامپ تغییری نخواهد کرد.
روسيه و ايران توانسته اند به هدف کوتاه مدت خود یعنی ابقای بشار اسد در قدرت و شکست مخالفانش نایل شوند، اما اهداف بلندمدت آنها نه تنها یکی نیست، بلکه متناقض است.
جمهوری اسلامی در دوراهی سازش تحت فشار و یا جنگ اجتناب ناپذیر گیر کرده است و تنها برای خود زمان می خرد.
ترامپ در سیاست خود برعلیه ایران به طور مستمر شرطها را بالا می برد و به جای هر شرطی که تهران از قبول آن امتناع می ورزد، مدتی بعد شروطی به مراتب سنگین تر وضع می کند.
ایران تلاش می کند معضل کردها را به شکل «معضل دیگران» و در رأس آنها ترکیه وانمود کند و در این راستا گفتمان و استراتژی ثابتی را دنبال می کند. بدین جهت انتظار نمی رود از این روش دست بردارد.
سفر اسد به تهران و دیدار با مقامات این کشور نشان می دهد که نیروهای ایران قصد خروج از سوریه در این مقطع را ندارند و اسد از این حضور حمایت خواهد کرد.