ادلب پس از توافق سوچی

ادلب پس از توافق سوچی
با فشار دادن دکمه های + و - می توانید اندازه فونت متن را تغییر دهید.

ده روز پس از شکست نشست سران ترکیه، روسیه و ایران درباره سوريه به ويژه ادلب به عنوان آخرین منطقه کاهش تنش و مخالفت مسکو و تهران با طرح آنکارا برای برقراری آتش بس دایمی در این منطقه، و همچنین پس از انتظار و نگرانی شدید غیرنظامیان در ادلب، اردوغان و پوتین روز ١٧ سپتامبر در غیاب روحانی در شهر سوچی دیدار و یادداشت تفاهمی درباره ادلب امضا کردند که به موجب آن، از انجام عملیات نظامی در ادلب صرف نظر شد. این توافق جدید که شامل تمامی استان ادلب، حومه غربی حلب، حومه شمالی حماه و حومه شمالی لاذقیه می شود، اگرچه مانع حمله قریب الوقوع نیروهای اسد و حامیانش به منطقه شد، اما چشم انداز آن مشخص نیست و در مورد امکان پایداری و نحوه اجرای آن در این زمان کوتاه شک و تردید زیادی وجود دارد.

دلیل اهمیت ادلب

استان ادلب واقع در شمال غرب سوریه به مساحت ٦١٠٠ کلم٢، جمعیتی حدود سه و نيم میلیون نفر دارد که نیمی از آنها بعد از آغاز جنگ، از دیگر مناطق سوریه به آنجا کوچ کرده اند. از این تعداد، حدود یک میلیون نفر در اردوگاه های مستقر در مرز با ترکیه به سر می برند. هم مرزی این استان با لاذقیه، زادگاه اسد و محل استقرار پایگاه حمیمیم، حلب و ترکیه بر اهمیت آن می افزاید. ادلب به عنوان آخرین سنگر مخالفان اسد، هم برای مسکو هم برای آنکارا از اهمیت استراتژیک برخوردار است. ترکیه ادلب را منطقه امنیت ملی می داند. از دست دادن ادلب حضور این کشور در مناطق شاخه زیتون و سپر فرات را به خطر می اندازد و راه را برای تشکیل یک دولت کردی توسط کردهای پ.ک.ک هموار می کند. علاوه بر این، ترکیه هم اکنون میزبان بیش از سه میلیون آواره سوری است و حمله گسترده به ادلب ممکن است به سرازیر شدن صدها هزار آواره دیگر به آن کشور منجر شود. به علاوه، افراد وابسته به گروه های افراطی می توانند در میان این آوارگان نفوذ کنند و امنیت ترکیه را در معرض خطر قرار دهند. از طرفی دیگر، از نظر روسیه، بازپس گیری ادلب به معنای پایان "شورش" در سوریه و انتقال به راه حل سیاسی مطلوب مسکو بر اساس روند آستانه خواهد بود.

مواد توافق سوچی

بر اساس این توافق، ضمن تعهد روسیه به حفظ شرایط کنونی و جلوگیری از حمله رژیم به ادلب، یک منطقه عاری از تسلیحات سنگین در امتداد خط تماس رژیم و گروه های مخالف به عمق ١٥-٢٠ کیلومتر ایجاد می شود و نیروهای روس و ترک در آن گشت زنی کنند. در مرحله اول، این منطقه حائل تا روز ١٠ اکتبر از تسلیحات سنگین شامل تانک، راکت انداز، و توپخانه های تمامی گروه های درگیر تخلیه و در مرحله بعدی تا ١٥ اکتبر از تمامی گروه های افراطی و تروریستی پاکسازی می شود. مرحله سوم بازگشایی مسیرهای مواصلاتی حلب- دمشق و حلب- لاذقیه تا پیش از پایان سال جاری میلادی است. دو طرف هم بر قصد خود برای مبارزه با تمامی اشکال تروریسم در سوریه تأکید کردند.

بنابر این توافق، گروه های مسلح میانه رو می توانند در این منطقه غیرنظامی حضور داشته باشند، منتها باید تسلیحات سنگین خود را از آن خارج سازند. گروه های افراطی باید به طور کامل از این منطقه عقب نشینی کنند.

روسیه هم با این توافق توانست از ترکیه تعهد بگیرد که با گروه های افراطی در ادلب مقابله کرده، مخالفان اسد را چند کیلومتر از پایگاه حمیم دورتر و در نتیجه امنیت آن پایگاه را از حملات پهبادها که احتمالا از این منطقه می آمدند، بیشتر تأمین نماید.

موضع گروه های مسلح در ادلب نسبت به توافق 

گروه های مسلح متعددی اعم از میانه رو و افراطی در ادلب حضور دارند؛ از جمله جبهه تحریر ملی، هیئت تحریر الشام، جیش العزه، حزب ترکستانی، حراس الدین و... که جنگجویان خارجی نیز در بین آنها وجود دارند. برخی گروه ها مانند حزب ترکستانی، گروه های چچنی و گردانهای ازبکی به طور کامل خارجی اند و همراه با خانواده های خود در غرب ادلب و شمال لاذقیه به سر می برند.

جبهه تحریر ملی که در اوت گذشته از گروه های مسلح نزدیک به ترکیه مانند احرار الشام، فیلق الشام، نور الدین زنگی، جیش احرار تشکیل شده است، حدود ٣٠ هزار جنگجو دارد و در مناطق مختلف ادلب، حومه حلب و تا حدی در حومه شمالی حماه حضور دارد. جبهه تحریر اگرچه با احتیاط از توافق سوچی استقبال، اما در عین حال تأکید کرد که به روسیه اعتماد ندارد و هر گونه حضور نیروهای روسیه در قلمرو مخالفان در منطقه غیرنظامی را نمی پذیرد.

جیش العزه كه در سال ٢٠١٥ تشکیل شده، از گروه های میانه رو حاضر در شمال استان حماه، ٨٥٠٠ جنگجو دارد. این گروه اگرچه از نخستین گروه هایی بود که از توافق سوچی استقبال کردند، اما بعدا با تشکیل منطقه عاری از تسلیحات منحصرا در قلمرو مخالفان و گشت زنی نیروهای روسیه را در این منطقه مخالفت کرد.

هیئت تحریر الشام (النصره قبلی) بزرگترین و قویترین گروه افراطی در ادلب است، ١٢-١٥ هزار جنگجو دارد، اگرچه ٩٠ درصد جنگجویان آن سوری، اما اکثر اعضای ارشد آن خارجی اند. این گروه برجسته ترین مانع تحقق طرح ترکیه و روسیه است، چراکه به همراه دیگر گروه های افراطی حدود ٦٠ درصد مساحت ادلب و ٧٠ درصد منطقه ای را که قرار است منطقه عاری از تسلیحات سنگین در آن ایجاد شود، تحت کنترل خود دارد.

جبهه انصار الدین که در دسامبر ٢٠١٧ به هیئت تحریر الشام پیوسته و در ژوئن گذشته از آن جدا شده، نیروهایی از کشورهای مختلف دارد و در ادلب، حومه حلب و لاذقیه حضور دارد. انصار الدین ضمن تأکید بر اینکه جنگ با رژیم اسد وجودی است، مخالفت خود را با توافق سوچی اعلام کرد.

حراس الدین گروه ٢٥٠٠ نفره ای است که پس از جدا شدن از تحریر الشام، در فوریه گذشته تشکیل شده، بیشتر سران آن از مجاهدان در افغانستان و عراق و غیر سوری اند. این گروه که در مناطق غرب ادلب و شمال لاذقیه حضور دارد، به طور کلی توافق سوچی را رد کرد.

از دیگر گروه های نزدیک به القاعده و تحریر الشام حزب اسلامي ترکستانی است که در اوایل سال ٢٠١٣ از اویغورهای چین تشکیل شده است. این گروه که در غرب ادلب و شمال لاذقیه حضور دارد، هنوز موضع خود را نسبت به این توافق اعلام نکرده، اما انتظار می رود با آن همراهی کند.

گروه های افراطی دیگری هم مانند انصار فرقان اگرچه توافق سوچی را رد کردند، اما با توجه به تعداد اندک و حضور کمرنگ آنها، از قدرت کافی برای جلوگیری از اجرای توافق برخوردار نیستند. موضع این گروه ها به موضع هیئت تحریر الشام بستگی دارد.

موضع تحریر الشام با توجه به قدرت و نفوذ آن در منطقه از اهمیت زیادی برخوردار است و می تواند تأثیر مستقیم بر طرح روسیه-ترکیه در ادلب بگذارد. تحریر الشام هم از فشار برای مجبور کردن آن به انحلال و هم از خلع سلاح سنگین خود در خارج از منطقه غیرنظامی نگرانی دارد. به احتمال زیاد این طرح باعث اختلاف بین اعضای هیئت و در نتیجه تضعیف آن می شود. هم اکنون نشانه هایی از اختلاف نظر میان اعضای ارشد این گروه نسبت به توافق وجود دارد. تحریر الشام تاکنون موضع رسمی خود را نسبت به این توافق اعلام نکرد، و احتمالا بر اثر تصمیم شورای آن، دچار انشعاب می شود. جناح موافق با طرح ترکیه و روسیه به دیگر گروه ها می پیوندد، اما جناحی که به توافق تن نمی دهد، یا باید از ادلب خارج شود و یا برای مقابله با نیروهای میانه رو که از حمایت و پشتیبانی ترکیه برخوردارند، آماده خواهد شد.

ذکر این نکته حائز اهمیت است که این گروه در سال اخیر از خود نرمش نشان داد؛ اگرچه موافق روند آستانه نبود، اما نسبت به منطقه کاهش تنش پایبند بود و با ورود نیروهای ترکیه برای استقرار در پایگاه های نظارتی مخالفت نکرد. در ماه های اخیر فشار ترکیه برای متقاعد کردن آن به انحلال و پیوستن به دیگر گروه های میانه رو افزایش یافته و در نتیجه، صدها نفر از اعضای آن جدا شدند و پیش بینی می شود این روند با شدت بیشتری ادامه یابد.

با توجه به اينكه قسمتهایی از منطقه حائل تحت کنترل برخی گروه های افراطی است، ترکیه هم اکنون در تلاش است هیئت تحریر الشام را به عقب نشینی از منطقه غیرنظامی قانع کند. در صورتی که تلاشهای آنکارا به نتیجه نرسد و تحریر الشام به همراه دیگر گروه های افراطی از این منطقه عقب نشینی نکنند، به احتمال زیاد این گروه ها مورد حملات محدود ترکیه و گروه های نزدیک به آن و شاید روسیه قرار بگیرند.

چالشهای پیش رو 

این توافق اگرچه جلوی حمله وسیع نیروهای اسد و حامیانش به ادلب و کوچ اجباری صدها هزاران نفر را گرفت، اما اجرای آن با چالشهای جدی روبروست. روسیه مسئولیت اجرای این توافق در مناطق تحت کنترل رژیم اسد را بر عهده دارد و با توجه به نفوذش بر دولت سوریه، و پذیرش (احتمالا اجباری) توافق از سوی دولت اسد، در این مأموریتش با مانع جدی روبرو نخواهد شد. اما بدون شک مأموریت ترکیه به این راحتی نیست. آنکارا اگرچه ١٢ پایگاه نظارتی در استان ادلب و نفوذ زیادی بر مخالفان میانه رو دارد، اما معلوم نیست چطور با گروه های افراطی موضوع را حل و فصل خواهد کرد. در مورد توانایی این کشور برای قانع و یا مجبور کردن این نیروها به عقب نشینی و خروج از منطقه ابهامات زیادی وجود دارد.

جزئیات مربوط به منطقه حائل هم از موارد اختلاف برانگیز است که در صورت مرتفع نشدن می تواند آینده این توافق را به خطر بیندازد. رؤسای جمهور ترکیه و روسیه ترسیم مرز دقیق این منطقه را به عهده کمیته هایی از دو کشور واگذار کردند. نخست، اعتقاد بر این بود که نیمی از این منطقه در قلمرو رژیم و نیمی دیگر در قلمرو مخالفان خواهد بود. اما اخیرا خبرهایی منتشر شده مبنی بر اینکه این ١٥-٢٠ کیلومتر فقط در مناطق تحت کنترل مخالفان تشکیل خواهد شد و مناطق تحت کنترل رژیم اسد را شامل نمی شود. علاوه بر این، بر اساس توافق، نیروهای ترکیه و روس مسئولیت گشت زنی در امتداد مرزهای مناطق غیرنظامی را با پشتیبانی پهپادها بر عهده دارند. رسانه های وابسته به رژیم اسد و روسیه از امکان بازدید نیروهای روسیه از محدوده منطقه حائل واقع در قلمرو مخالفین به منظور حصول اطمینان از عاری بودن آن از تسلیحات سنگین خبر داده اند. یکی دیگر از نقاط اختلاف در تفسیر این توافق، موقت یا دائمی بودن آن است. ترکیه می خواهد این توافق طولانی مدت مانند سپر فرات و شاخه زیتون باشد، درحالی که روسیه خواستار آن است که مدت آن موقت باشد.

این تفسيرهاي جدید از مواد توافق باعث شد برخی از گروه های مخالف که نخست از توافق استقبال کردند، مخالفت خود را با آن اعلام کنند. مخالفان تأکید داشتند همانطور که آنها ٧ الی ٨ کیلومتر از خط تماس با نیروهای اسد عقب نشینی خواهند کرد، نیروهای اسد و حامیانش نیز باید همان مقدار از مرزهای خط تماس دور شوند. آنان همچنین حضور و بازدید روسیه از مناطق تحت کنترل آنها را خط قرمز می دانند و به هیچ وجه قبول ندارند. از دیگر چالشهای پیش روی اجرای این توافق می توان به موارد ذیل اشاره کرد:

•    نحوه اخراج جنگجویان افراطی از منطقه غیرنظامی؛

•    جدا کردن گروه های مخالف میانه رو از جنگجویان افراطی؛

•    حضور جنگجویان جهادی در میان غیرنظامیان؛

•    موضع گروه های اسلامگرای میانه رو نسبت به جنگیدن با نیروهای جهادی: این گروه ها اگرچه مخالف هیئت تحریر الشام هستند، اما بیشترشان از جنگیدن با آن در این مرحله سرباز می زنند، چراکه به اعتقاد آنها، باید تمام همت خود را متوجه جلوگیری و مقاومت علیه حمله احتمالی رژیم کرد.

•    تأمین امنیت پایگاه های نظارتی ترکیه در ادلب، به ویژه پس از آغاز عملیات نظامی علیه گروه های افراطی، چراکه بعید نیست این گروه ها در معرض انتقام گیری از ترکیه باشند.

چرخش در موضع ایران 

جمهوری اسلامی در نشست تهران و علیرغم پافشاری اردوغان برای فرصت دادن به راه حل دیپلماسی، بر اجرای عملیات نظامی با هدف بیرون راندن گروه ‌های مخالف اسد از این استان تأکید داشت. پس از این نشست نیز، اعزام نیروهای اسد و شبه نظامیان وابسته به ایران جهت حمله نزدیک به مرزهای ادلب ادامه داشت. حملات هوایی و بشکه های انفجاری اسد با شدت بیشتری از سر گرفته شد. اما دو روز پیش از نشست سوچی و پس از اینکه روسیه اعلام کرد که قصد حمله نظامی به ادلب را ندارد، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران بیان کرد که ایران می خواهد مسأله ادلب به گونه ‌ای حل و فصل شود که صدمات و تلفاتی به مردم عادی وارد نشود. برگزاری نشست سوچی و توافق بین روسیه و ترکیه بدون حضور ایران که ده ها میلیارد دلار و چندین هزار کشته برای بقای اسد در قدرت هزینه کرد، نگرانیهای مقامات ایرانی را نسبت به دور زدن ایران از طرف متحدان آن به ویژه روسیه برانگیخت. تهران علیرغم خشم و نگرانی از برگزاری نشست سوچی، به ناچار از توافق مسکو-آنکارا استقبال کرد. تغییر موضع جمهوری اسلامی و همچنین روسیه نسبت به ادلب می تواند چند دلیل داشته باشد:

•    پافشاری ترکیه برای جلوگیری از حمله گسترده به ادلب، به ویژه اینکه ایران هم اکنون زیر فشار تحریم آمریکا، شدیدا به ترکیه نیاز دارد و حمله به ادلب می تواند رابطه آن را با آنکارا خدشه دار کند. علاوه بر این، ترکیه با اعزام نیروهای نظامی به مرز ادلب و افزایش حضور نظامی و ارسال مهمات جنگی و تسلیحات سنگین به پایگاه های نظارتی خود در ادلب، عزم خود را برای مقابله با حملات احتمالی به اسد و متحدانش نشان داد. تهدید اردوغان به خروج از روند آستانه در صورت حمله گسترده به ادلب، یکی دیگر از عواملی بود که باعث شد هم روسیه و هم ایران به این توافق تن دهند. روسیه از این بابت هم نگران بود که حمله به ادلب بدون همراهی ترکیه ممکن است آنکارا را از مسکو دور کند و دوباره به آغوش غرب برگرداند. پوتین به حمایت اردوغان در روند سیاسی بین اسد و مخالفان نیاز دارد و رسیدن به راه حل سیاسی مطلوب روسیه بدون حمایت ترکیه دشوار به نظر می رسد.

•    مخالفت جهانی با حمله به ادلب. مخالفت کشورهای اروپایی نگران به راه افتادن سیل پناهجویان سوری، ایالات متحده و سازمان ملل و تهدید کشورهای غربی به حملات موشکی در صورت استفاده رژیم اسد از سلاح شیمیایی بدون شک در این تغییر موضع نقش داشت.

•    درک این واقعیت که عملیات بازپس گیری ادلب آسان نخواهد بود چراکه مجموع جنگجویان حاضر در ادلب حدود ٧٠ هزار نفر است و مقابله با این تعداد نیروها بسیار هزینه بر است. ناگفته نماند که اسد برای جبران کاهش نیروهای خود، قصد داشت از صدها نیروی پیشین ارتش آزاد از استان درعا و دیگر مناطقی که با آن صلح کردند، استفاده نماید.

•    سکونت شمار بسیاری از غیرنظامیان در این منطقه. حمله به ادلب می تواند به یک فاجعه انسانی منجر شود.

احتمالا ایران و رژیم سوریه بدین علت از توافق سوچی استقبال کردند که می دانند توافق پایدار نخواهد ماند و قابلیت اجرایی ندارد، و سرانجام موفق خواهند شد روسیه را به انجام عملیات نظامی متقاعد کنند. اگرچه ولید معلم، وزیر امور خارجه اسد در گفتگو با شبکه میادین روز ٢ اکتبر بیان داشت که ترکیه می تواند به تعهدات خود نسبت به توافق سوچی عمل کند، اما در عین حال از تصمیم این رژیم برای بازپس گیری ادلب چه از راه صلح و چه از راه های دیگر خبر داد. اخیرا هم گزارشهایی منتشر شده مبنی بر اینکه اسد و ایران قصد بر هم زدن توافق سوچی را دارند. روز ٢٥ سپتامبر دیده بان حقوق بشر سوریه از معامله بین ایران و رژیم اسد از یک طرف و داعش از طرف دیگر پرده برداشت. بنابر این معامله، ٤٠٠ نیروی داعش روز یکشنبه ٢٣ سپتامبر از منطقه بوکمال به نزدیکی ادلب منتقل شدند. چنانچه این اخبار درست باشد، احتمالا هدف از آن بر هم زدن توافق سوچی است و در آینده شاهد درگیری این نیروهای داعشی با مخالفان میانه رو مورد حمایت ترکیه خواهیم بود. گذشته از آن، رژیم اسد و حامیانش هم اکنون در تلاشند تا از عوامل نفوذی خود برای ورود به ادلب استفاده کنند. عوامل رژیم در غوطه شرقی و درعا با ضربه به روحیه مردم منطقه موفق شدند مخالفان را شکست دهند و همین انتظار را در ادلب دارند.

نتيجه 

توافق سوچی اگرچه بیش از سه و نیم میلیون شهروند سوری را از خطرات مرگ یا کوچ اجباری نجات داد، اما به نظر می رسد این توافق موقت خواهد بود و سرنوشت ادلب به توافق قدرتهای بین المللی و منطقه ای که ممکن است به زودی صورت نپذیرد، بستگی دارد. اما صرف نظر از تفاهمات بین المللی و منطقه ای، این توافق با چالشهای جدی روبروست و به آسانی قابل تحقق نخواهد بود: اگرچه ممکن است مخالفان میانه رو به تشکیل تمامی منطقه غیرنظامی در قلمرو خود تن دهند، اما قطعا بازدید روسیه از این منطقه را قبول نخواهند کرد. گروه های افراطی به احتمال زیاد زیر بار این توافق نخواهند رفت و در نتیجه احتمال درگیری بین این گروه ها از یک طرف و ترکیه به همراه گروه های میانه رو از طرف دیگر زیاد به نظر می رسد. چراکه در غیر اینصورت، بهانه ای برای روسیه، ایران و رژیم اسد برای حمله نظامی به ادلب خواهند داد.

توافق سوچی ثابت کرد که روسیه و ترکیه بدون حضور ایران می توانند بهتر همکاری کنند. جمهوری اسلامی با درک این حقیقت، بعید نیست جهت بر هم زدن توافق دست به اقداماتی بزند.

چنانچه این توافق به شکست بینجامد، و رژیم اسد به همراه روسیه و ایران حملات گسترده ای به ادلب بکنند، بعید نیست روابط آنکارا با مسکو و تهران به هم بخورد و شاهد بازگشت تدریجی ترکیه به آمریکا و پیمان ناتو باشیم. در آن صورت، ترکیه با توجه به نفوذ در میان گروه های مسلح در ادلب و امکان ارسال مهمات جنگی و اسلحه، توانایی جلوگیری از حملات گسترده به این استان را دارد.

ساکنان ادلب اگرچه به دلیل این توافق تا حدی آرامش خاطر پیدا کردند، اما هنوز نگران موج جدیدی از کوچ اجباری هستند و چشم امید به ترکیه به عنوان آخرین حامی آنها دارند. سرنوشت ادلب هرچه باشد، به معنی پایان بحران سوریه نیست و هنوز برای برقراری ثبات و امنیت در کشور، راه طولانی در پیش است.

مقالات دیگر