تأثیر انتخابات ایالات متحده امریکا بر معادلات داخلی ایران

تأثیر انتخابات ایالات متحده امریکا بر معادلات داخلی ایران
با فشار دادن دکمه های + و - می توانید اندازه فونت متن را تغییر دهید.

علاوه بر اینکه اظهارات مقامات ایرانی مبنی بر اینکه «انتخابات ایالات متحده امریکا تأثیری بر ما ندارد»، بازتاب دهنده واقعیت نیست، این موضوع که چه کسی به کاخ سفید راه خواهد یافت، از سوی بسیاری از مقامات سیاسی، نخبگان نظامی، دانشگاهیان، پژوهشگران و فراتر از همه از سوی افراد جامعه با اهتمام فراوان پیگیری شد. زیرا خروج دونالد ترامپ از برجام در ماه می ٢٠١٨ و اعمال تحریمهای فراگیر بر ایران، جامعه را نیز به اندازه دولت در مضیقه قرار داد. هیچ کشوری به اندازه ایران از سیاست خارجی ترامپ چه به لحاظ اقتصادی و چه به لحاظ امنیتی متأثر نشده است. کشته شدن قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب بر اثر حمله موشکی ایالات متحده امریکا در نزدیکی فرودگاه بغداد، یکی از حساسترین مراحل تنش میان ایران و امریکا بود.

بر اساس نتایج غیررسمی، جو بایدن در انتخابات ایالات متحده امریکا پیروز شده است. ترامپ نیز در اظهاراتی که تاکنون بیان داشته، از ارجاع نتایج انتخابات به دادگاه عالی و تأکید دوباره بر ادعاهای خود مبنی بر تقلب در انتخابات سخن گفته است. حتی اگر بایدن پیروز انتخابات نیز باشد، ترامپ برای سپردن صندلی ریاست جمهوری به بایدن حدود دو و نیم ماه فرصت دارد. احتمال قوی وجود دارد که ترامپ در طی این مدت برای مجازات بیشتر دولت تهران که حاضر به مذاکره با او نگشت، حلقه تحریمها را تنگتر کند. احتمال مذاکره ترامپ با تهران وجود ندارد چراکه جمهوری اسلامی با دولت ترامپ که هم ضرر و زیان مادی فراوانی به کشور وارد ساخته و هم مسئول کشته شدن قاسم سلیمانی است، مذاکره نخواهد کرد.

عوامل تأثیرگذار بر معادلات داخلی ایران

برنامه جامع اقدام مشترک که دولت روحانی در ژوئیه ٢٠١٥ با کشورهای ١+٥ امضا کرد و و از سال ٢٠١٦ اجرایی شد، این پتانسیل را داشت که از یک سو تنش ایجاد شده میان ایران و امریکا بعد از وقوع انقلاب را به صورت مرحله ای کم کند، و از سوی دیگر مقدمات ورود و ادغام ایران در جامعه بین المللی را فراهم سازد. در حالی که جناح دولتی، این توافق را ابزاری برای عادی سازی می دانست که می توانست به تنش بین ایران و جامعه بین المللی پایان دهد، هسته سخت قدرت این تلاش برای عادی سازی را به عنوان «عملیات نفوذ دشمن» ارزیابی می کرد و این نیز باعث به وجود آمدن دو رویکرد متفاوت در ایران گشت. با در نظر گرفتن پتانسیل توافق در فراهم آوردن زمینه ادغام اقتصاد ایران در اقتصاد جهانی، حاکمیت که بخش مهمی از سیاست و اقتصاد را در کنترل خود دارد، نگران از دست دادن قدرت کنترل خود گشت. از طرف دیگر، حسن روحانی، در کنار دستاوردهای مادی که کشور در سایه توافق به دست می آورد، در صدد آن بود تا شانسی برای رهبری انقلاب بعد از خامنه ای پدید آورد. زیرا به دست گرفتن رهبری انقلاب می توانست این امکان را به روحانی بدهد که به عنوان عالی ترین مقام سیاسی که بنیادی ترین سیاستهای کشور را مشخص می کند، روندی را که با برجام شروع شده بود، با ادغام در جامعه بین المللی به اتمام رساند. این احتمال باعث مبارزه ای جدی میان اعضای دولت و در رأس آنها روحانی با هسته سخت قدرت شد. اما خروج ترامپ از برجام که معتقد بود توافق هسته ای امتیازات فراوانی به ایران داده است، اگرچه برخی خطرات را برای ایران در پی داشت، با این همه آن که از این روند سودمند بیرون آمد، همانا حاکمیت بود که سرنوشت کشور را در دستان خود دارد. جناح دولتی نیز مسئول تمام ناگواری ها شناخته شد؛ حتی برخی محافل تندرو نه تنها خواستار استعفای رئیس جمهور و وزیر امور خارجه شدند، بلکه بر لزوم محاکمه و اعدام آنها نیز تأکید کردند.

حاکمیت برای به دست گرفتن کامل قوای مقننه و مجریه در صدد مهندسی انتخابات با تکیه بر ابزارهایی است که در دست دارد. در روند انتخابات اسفند ١٣٩٨، شورای نگهبان بسیاری از متقاضیان نامزدی از جناح اعتدال گرا و اصلاح طلب را رد صلاحیت کرد. در نتیجه، کمترین مشارکت بعد از انقلاب در انتخابات مجلس صورت پذیرفت و سه چهارم مجلس در اختیار اصولگرایان قرار گرفت. هسته سخت قدرت تلاش دارد تا روندی مشابه را در انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ١٤٠٠ تکرار کند. شکست در توافق هسته ای و وضعیت دشوار اقتصادی باعث آسیب فراوان به اعتبار و حیثیت دولت روحانی شد. در همین ارتباط، نارضایتی در میان اصلاح طلبان و اعتدال گرایان به وجود آمد و باورمندی به ایجاد تغییر با تکیه به راهکارهای قانونی نیز به تدریج تضعیف گشت. از سویی نارضایتی ها در میان طبقه حامی دولت و از سوی دیگر فشارهای اقتصادی که تحت تأثیر تحریمها و بیماری کوروناویروس بیش از پیش احساس می شوند، باعث شده تا احتمال اعتراضات در شهرها افزایش یابد.

انتخابات امریکا با چنین فضای سنگینی در داخل کشور مصادف و همزمان شد؛ فضایی که هم دولت و هم جامعه با آن درگیر هستند. همانگونه که در سطور بالا نیز ذکر شد، انتخابات امریکا برخلاف اظهارات مقامات دولتی ایران، از سوی قشر عظیمی از مردم پیگیری شد. اگرچه اظهارات رهبر انقلاب، مبنی بر اینکه «هر کسی انتخاب شود، تغییری در سیاست ما به وجود نخواهد آمد»، نشان از آن دارد که ایران مصمم است تا سیاست نه جنگ و نه مذاکره را ادامه دهد، با این همه در صورت صرف نظر کردن بایدن از سیاست فشار حداکثری، ایران نیز در سیاست خود تجدید نظر خواهد کرد.

سناریوهای احتمالی در دوران ریاست جمهوری بایدن درباره ایران

احتمال بسیار قوی وجود دارد که در چارچوب مواردی که در سطور بالا مطرح شد، در داخل کشور تنش میان دولت و هسته سخت قدرت در ابعادی محدود دوباره تکرار شود. بایدن می تواند زمینه مذاکرات جدید درباره اجازه فروش دوباره برخی اقلام نفتی و پتروشیمی و یا ادغام سیستم بانکی ایران در نظام مالی جهانی را آماده کند. این وضعیت هم موجب کم شدن فشار بر دولت روحانی در بسیاری از جهات خواهد شد و هم حمایت جامعه ایران از دولت را در پی خواهد داشت. از سوی دیگر، در موضوع انجام مذاکرات میان ایران و ایالات متحده امریکا قبل و یا بعد از انتخابات ریاست جمهوری ١٤٠٠، دولت و حاکمیت در مقابل هم قرار خواهند گرفت.

در صورتی که بایدن قدرت را به دست بگیرد، این احتمال که بتواند قول خود مبنی بر بازگشت به برجام را تحقق بخشد، در کوتاه مدت ممکن به نظر نمی رسد. با این حال، پیروزی بایدن در انتخابات در وهله اول تأثیر روانی مثبتی بر اقتصاد ایران نهاد. نشانه های مثبتی به ویژه در بخش ارز، بورس و خودروسازی مشاهده شد و فضایی خوشبینانه بر بازارها حاکم گشت.

آمادگی ها برای انتخابات ریاست جمهوری ایران در ٢٨ خرداد ١٤٠٠ بعد از آنکه بایدن در ١ بهمن ١٣٩٩ قدرت را به دست گرفت، شتاب بیشتری خواهد گرفت. دولت روحانی که با خروج امریکا از برجام دچار ضعف گشته و فرسایش به وجود آمده در قشر طرفدار دولت با برخی امتیازات اعطایی بایدن، شروع به بهبود خواهد کرد. اینکه جناح اصلاح طلب و اعتدال گرا که امیدی به پیروزی در انتخابات خرداد را ندارد، آیا در انتخابات شرکت خواهد کرد یا نه، به عوامل زیر بستگی دارد: امتیازاتی که بایدن خواهد داد، این احتمال که حاکمیت باز این امتیازات را به عنوان «اقدام امریکا برای نفوذ در ایران» تلقی خواهد کرد و در صورت تحقق این احتمال، تدابیری که اتخاذ خواهد کرد و محدودیتهایی که اعمال خواهد نمود. این احتمال وجود دارد که حاکمیت برای افزایش مشارکت در انتخابات، به برخی نامزدهای اصلاح طلب کم نفوذ که احتمال پیروز شدن ندارند، صلاحیت بدهد. این وضعیت می تواند برخی محافل اعتدال گرا را به پای صندوقهای رأی بکشاند، اما برای قانع ساختن بخش بزرگی از جامعه ناکافی خواهد بود.

خروج ایالات متحده امریکا از توافقی که تحت نظارت جامعه بین المللی امضا کرده بود، باعث تحکیم بی اعتمادی نظام نسبت به امریکا شد. از این رو، اگر دولت بایدن در صدد مذاکره با تهران است، یا باید گامهای اعتمادزا بردارد یا اینکه با برداشتن گامهای محکم برای مجبور ساختن تهران به مذاکره، دایره تحریمها را تنگتر سازد.

اقدام نظام در جهت مذاکره با دولت جدید امریکا، همچنانکه در سطور بالا نیز اشاره شد، در صورتی ممکن خواهد بود که خامنه ای به دولتی «حزب اللهی» (یعنی دولتی کاملاً وفادار به خود) اجازه دهد تا بر سر میز مذاکره بنشیند. اعضای هیئتی که به نمایندگی از ایران مذاکرات را انجام خواهند داد، برخی از هیئت فعلی خواهند بود (به دلیل داشتن تجربه) و برخی نیز افراد جدید و مناسب با کاراکتر دولت جدید. حضور جواد ظریف در رأس هیئت مذاکره کننده جدید تعجب برانگیز نخواهد بود. حتی این احتمال نیز وجود دارد که ظریف در دولت جدید نیز پست وزارت امور خارجه را حفظ کند.

مذاکرات فیمابین دو کشور درباره روند بازگشت امریکا به توافق و نیز چگونگی اجرای تعهداتی خواهد بود که ایران در واکنش به خروج ترامپ از برجام، به حالت تعلیق درآورده است. با استفاده از فرصت به دست آمده، مذاکراتی نیز در خصوص وضعیت موشکهای بالستیک و توسعه طلبی ایران در منطقه صورت خواهد گرفت. بدین ترتیب فشارهای اقتصادی بر ایران کاهش یافته و آرامشی نسبی در جامعه به وجود خواهد آمد.
سخن پایانی آنکه نظام از این موضع دفاع می کند که سیاستهای ایالات متحده امریکا نسبت به ایران تغییری نیافته و تنها فرق بین دموکراتها و جمهوری خواهان، شکل اداره آنهاست. به باور حاکمیت، هدف نهایی هر دو حزب در امریکا تغییر رژیم در ایران است. از این رو با هدف مقابله با سیاستهای هر دو حزب، متغیرهای داخلی کشور را نیز بر این اساس مشخص می کند. در این راستا، نظام که در حال آماده شدن برای کنترل اعتراضات مردمی است که بعید نیست به خاطر فشارهای اقتصادی در اواخر دوره ترامپ پدید آید، در پی آن است که در دوران ریاست جمهوری بایدن، دولت روحانی و محافل اصلاح طلب را تحت کنترل درآورد و با مهندسی انتخابات ١٤٠٠، دولتی مطابق میل خویش بر سر کار آورد. از این رو برپایی میز مذاکره جدید میان ایران و ایالات متحده امریکا تنها در صورتی ممکن خواهد بود که چنین دولتی شکل بگیرد.


این یادداشت بار نخست روز ٩ نوامبر ٢٠٢٠ در خبرگزاری آناتولی منتشر شده است.
https://www.aa.com.tr/tr/analiz/abd-baskanlik-secimlerinin-iran-ic-dengelerine-etkisi/2037140

مقالات دیگر