واکنشها در ایران به افتتاح خانه فارابی در ترکیه

واکنشها در ایران به افتتاح خانه فارابی در ترکیه
با فشار دادن دکمه های + و - می توانید اندازه فونت متن را تغییر دهید.

خانه ابونصر فارابی که با همکاری سازمان فرهنگی شهرداری استانبول و دانشگاه ملی الفارابی قزاقستان و با حمایت شورای همکاری کشورهای ترک زبان برپا شده، روز جمعه ۱۱ مرداد ۱۳۹۸ طی مراسمی رسمی افتتاح شد. این بازگشایی که خبرگزاری های ترکیه آن را به مانند رویدادی معمولی بازتاب دادند، واکنشهاي زیادی در ایران در پی داشت. واکنشها از رسانه های اجتماعی آغاز شد و در پیِ آن خبرگزاری ها و روزنامه ها به صورت ویژه بدان پرداختند. نخستین واکنش را مرجان حاجی رحیمی، سردبیر ماهنامه مهرپارسه، از طریق حساب توئیتری خود نشان داد. او با به اشتراک گذاشتن تصویر مراسم افتتاح خانه فارابی در استانبول و تابلوی خانه مزبور، چنین نوشت: «پس از مصادره مولانا، ابن سینا و محمد سیاه قلم، نقاش دوره صفوی، توسط دولت ترکیه، حالا نوبت به مصادره فارابی؛ دانشمند ایرانی قرن ۳ و ۴ هجری رسیده است. موزه فارابی با مطالعات دانشگاه ملی قزاقستان و همکاری سفارت این کشور دیروز در استانبول افتتاح شد». در ادامه، خبرگزاری ایسنا، از خبرگزاری های مطرح ایران، خبری درباره این موضوع منتشر کرد. در این خبر که با تیتر «ترکیه "فارابی" را هم مصادره می‌کند؟» منتشر شد، این موضوع مطرح گردید که مقامات ایرانی هیچ واکنشی نسبت به مصادره مفاخر ملی و معنوی کشور از سوی کشورهای همسایه از خود نشان نمی دهند. در این خبر که نظرات کارشناسان نیز در آن منعکس شده، علیرضا دبیرنژاد، موزه دار، چنین گفت: «از فردا باید منتظر "شاهنامه" باشیم که ناگهان کشوری با نام یک موزه یا یک برند یا جشنواره، آن را مصادره کند». روزنامه شهروند که از سوی جمعیت هلال احمر ایران منتشر می شود، نیز در خبری با تیتر «فارابی هم ایرانی نیست؟!»، جملاتی مشابه دیگر خبرگزاری ها و کاربران صفحات مجازی به کار برد و از تعلق فارابی به حوزه فرهنگ ایرانی- اسلامی، و نه ترکیه و قزاقستان، دفاع کرد. واکنشها به اینجا ختم نشد. برخی احزاب در نامه ای جمعی و سرگشاده به سازمان میراث فرهنگی، از آن سازمان خواستند تا برای ممانعت از معرفی فارابی به عنوان «عالِم جهان ترک و اسلام»، و رفع این نگرانی، «تلاشهایی را که داشته است و برنامه ‌هایی را که در نظر دارد انجام دهد، اعلام نماید». در نامه سرگشاده بر این موضوع تأکید شده بود که ضروری است یادگارهایی به مانند فارابی با همکاری سایر کشورهای منطقه به صورت مشترک ثبت شود. در ادامه نیز ادعاهای تصاحب میراث فرهنگی ایران به دست کشورهای منطقه تکرار شده بود؛ موضوعی که قبلاً نیز در خبرگزاری ها و روزنامه ها مطرح گردیده بود.

اتفاقی شبیه مساله مورد بحث، قبلاً نیز روی داده است. تقریباً دو سال پیش، برخی نخبگان سیاسی و فرهنگی ایران، از درج عبارت «حکیم و فیلسوف ترک» بر روی مجسمه ابن سینا در ورودی بیمارستانی در آنکارا رنجیده خاطر شده و مدتی طولانی این بحث در رسانه ها ادامه یافت. این قبیل کاربران رسانه های مجازی معتقد بودند در حالی که ابن سینا ایرانی است و هیچ ارتباطی با ترکیه ندارد، عبارت «حکیم ترک» نباید به کار برده می شد. این قبیل نظرات به شکلی وسیع در رسانه ها به چشم می خورد. همزمان کاربران از  سفارت ایران در آنکارا خواستند تا در این موضوع اقدامات لازم را به جای آورد. به همین شکل، واکنشی مشابه هم به برگزاری کنگره بزرگداشت هزاره نظام الملک؛ وزیر توانای دولت سلجوقیان در ترکیه نشان داده شد.

برخی سیاستمداران و روشنفکران ایرانی، مفاخر مشترک فرهنگی جغرافیای اسلام را با بازتعریفی مخصوص به خود، در درون «ایرانِ بزرگِ فرهنگی» مورد ارزیابی قرار می دهند و این ادعا را به طور مداوم مطرح می سازند که حوزه ایرانِ فرهنگی، سرزمینهای واقع در میان ترکستان شرقی تا منطقه بالکان را در بر می گیرد و تمام آثار پدید آمده در این جغرافیا و به ویژه آثار فارسی، از آنِ ایران است.

مقالات دیگر