آینده برجام و سناریوهای احتمالی

آینده برجام و سناریوهای احتمالی
با فشار دادن دکمه های + و - می توانید اندازه فونت متن را تغییر دهید.

پس از اینکه دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا در هشتم مه  ۲۰۱۸ خروج یکجانبه این کشور از توافق هسته ای يا برجام را اعلام کرد، به نظر می ‌رسد که برنامه هسته ای ایران یکبار دیگر به یک بحران بین المللی تبدیل خواهد شد. اگرچه با در نظر گرفتن مخالفت آشکار دونالد ترامپ با این توافق که حتی به پیش از انتخاب وی به ریاست جمهوری آمریکا باز می‌ گردد، خروج واشنگتن از برجام غافلگیر کننده نبود، اما انتظار می ‌رفت با تلاشهای کشورهای اروپایی، راه میانه ای برای تنظیم دوباره برجام به دست آید.

عکس العمل ایران به خروج آمریکا از برجام بسیار مهم خواهد بود. اگرچه پیش از این مقاماتی همچون روحانی، ظریف و ولایتی بارها گفته بودند که در صورت خروج آمریکا از برجام، ایران نیز از آن خارج خواهد شد، اما اظهارات حسن روحانی در ششم مه که گفته بود حتی در صورت خروج آمریکا از توافق هسته ای سعی خواهیم کرد با کمک کشورهای اروپایی، روسیه و چین به اجرای برجام ادامه دهیم، این احتمال را تقویت کرده که تهران سعی در ادامه این توافق خواهد داشت. این وضعیت دارای دلایل قابل دفاعی از سوی ایران است. ریال ایران طی سه هفته منتهی به هشتم مه نزدیک به ۵۰ درصد از ارزش خود در مقابل ارزهای خارجی را از دست داد و به نظر می‌ رسد در صورت خروج کامل تهران از برجام، مشکلات اقتصادی این کشور افزایش یابد و با از دست دادن حمایت دیگر کشورهای حاضر در توافق هسته ای، اقتصاد ایران طی چند ماه آینده به ورطه بحرانی عظیم پیش رود. مخصوصا هنگامی که اعتراضات و اعتصابات کوچک و بزرگ مردم ایران در شهرهای مختلف این کشور به مشکلات اقتصادی طی سالهای اخیر را در نظر بگیریم، به نظر می ‌رسد که اقتصاد ایران دیگر تحمل یک شوک منفی بزرگ را نخواهد داشت.

از سوی دیگر خروج ایران از توافق هسته ای باعث شکل گیری موجی منفی در افکار عمومی جهان مبنی بر قصد ایران برای ساخت سلاح هسته ای خواهد شد و به ویژه تلاشهای اسرائیل در این زمینه، شتاب بیشتری خواهد گرفت. اسرائیل که در ماه های اخیر حملات خود به اهداف ایرانی و نیروهای وابسته به این کشور در سوریه را افزایش داده است، چنین فرصتی (خروج کامل ایران از برجام) را از دست نخواهد داد و حملات خود را به مراکز ایرانی در سوریه و حتی حملات موضعی به اهداف نظامی در ایران ترتیب خواهد داد. عدم واکنش و یا عدم توانایی در واکنشی مشهود از سوی ایران نسبت به بمباران مراکز نظامی خود در سوریه نیز باعث تشویق اسرائیل برای افزایش حملات خود نسبت اهداف ایرانی خواهد شد.

تلاشهای ایران برای تداوم توافق هسته ای با مشکلاتی همراه خواهد بود. دولت روحانی در داخل کشور زیر بار فشار سنگین ناشی از پایبندی به توافقی قرار خواهد گرفت که دیگر هیچ نفع اقتصادی برای ایران ندارد. برخی از جریانات سیاسی در ایران شاید بخواهند با تقلید از مدل کره شمالی حتی از پیمان منع گسترش سلاحهای هسته ای (ان پی تی) نیز خارج شده و در صورت امکان نسبت به دستیابی به سلاح اتمی تلاش کنند. اما به نظر می‌ رسد این موضوع از خیلی وقت پیش از دایره سیاست داخلی ایران خارج شده است. چراکه اولا فارغ از تلاش ایران برای ادامه برجام و یا خروج از آن، به نظر نمی رسد این کشور قادر به جلوگیری از بحران اقتصادی باشد که هم اکنون با آن روبرو است. از سوی دیگر با موارد جدید همچون موضوع برنامه موشکی و دخالتهای منطقه ای روبرو خواهد شد که کشورهای اروپایی نسبت به آنها انتقادات زیادی دارند. این موضوعات نیز باعث تقویت رویکرد اصلی مقامات و حکومت ایران مبنی بر این خواهد شد که برنامه هسته ای تنها یک بهانه است و آمریکا و غرب در اصل خواهان تغییر رژیم ایران هستند. این مسئله در مورد تعیین و انتخاب واکنش ایران نسبت به تحولات اخیر اهمیت زیادی خواهد داشت. به عبارت روشنتر باید گفت، اگر حکومت ایران به این نتیجه برسد که هدف اصلی ترامپ در موضوع خروج از برجام، کسب اعتبار داخلی و بین المللی با تکیه بر یک پیروزی و موفقیت دیپلماتیک در قبال ایران است، احتمالا مقامات تهران حاضر خواهند بود در مورد موضوعات هسته ای، موشکی و حتی سیاستهای منطقه ای پاره ای از امتیازات را به آمریکا بدهند. اما در صورتی که حکومت ایران تحولات اخیر را مبنی بر تلاش آمریکا و شرکای منطقه ایش برای تغییر رژیم تهران تفسیر کند، باید منتظر واکنشهای متفاوتی از سوی ایران باشیم.

با توجه به پیشفرضهایی که مطرح شد، به نظر می‌ رسد حتی اگر ترامپ پس از اعلام خروج از برجام بلافاصله علیه ایران تحریمهای جدیدی را وضع نکند و مسئولیت از سرگیری مذاکرات جدید یا وضع تحریمهای مضاعف علیه تهران را به کنگره یا اروپا محول کند، نیز ایران در کوتاه مدت درگیر مشکلات زیادی خواهد شد. مخصوصا با در نظر گرفتن این نکته که در ماه های اخیر افرادی مانند جان بولتون و رودی جولیانی که به سازمان مجاهدین خلق بسیار نزدیک هستند و یا مایک پمپئو با سیاست تند خود در مقابل ایران در دولت ترامپ به پستهای کلیدی دست یافته اند، نگرانی حکومت ایران منطقی به نظر می ‌رسد.

می ‌توان گفت که هم اکنون دولت آمریکا استراتژی دو وجهی را در قبال ایران اجرا می ‌کند. در وهله نخست آمریکا سعی دارد با خروج از برجام فشار مضاعفی را بر اقتصاد بیمار ایران وارد کرده و بدین ترتیب راه را برای فشار بیشتر در داخل ایران و اعتراضات احتمالی باز کند. پایه دوم استراتژی واشنگتن در قبال تهران نیز ایجاد ائتلاف با متحدین منطقه ای خود مانند عربستان سعودی و اسرائیل و طراحی عملیاتهای نظامی منطقه ای علیه ایران است. ایران اگرچه برای مقابله با اصل اول استراتژی آمریکا دارای ابزار مناسب و کافی نیست، اما می‌ تواند در برخی مواقع به عملیاتهای منطقه ای پاسخ دهد که این مسئله انجام عملیات نظامی مستقیم آمریکا علیه ایران را افزایش خواهد داد. تهدیدات جدی اسرائیل در مورد احتمال هدف قرار دادن مستقیم رژیم اسد و یا برخی تأسیسات نظامی و هسته ای ایران به خوبی نشانگر چنین سیاستی است.

هنگامی که سخنان رودی جولیانی از مشاوران حقوقی ترامپ در اواسط آوریل خطاب به سازمان مجاهدین خلق که در آن گفت هدف دونالد ترامپ تنها مسئله هسته ای ایران نیست و در نهایت سعی در تغییر حکومت ایران خواهد داشت را در نظر بگیریم، درستی احتمالات مطرح شده بیشتر آشکار خواهد شد. به نظر می رسد دولت آمریکا با اجرای چنین سیاستی تلاش دارد در گام اول با افزایش نارضایتی مردم ایران در مسائلی مانند مشکلات اقتصادی، آزادیهای سیاسی و اجتماعی، مشکلات محیط زیستی و حقوق اقلیتها که هم اکنون نیز در ایران وجود دارد، باعث افزایش اعتراضات عمومی در ایران و کاهش بنیه نظامی این کشور شود. در گام دوم نیز واشنگتن با حمایت از گروه هایی مانند سازمان مجاهدین خلق و دیگر گروه های شبه نظامی ایرانی انتظار دارد این گروه ها علیه حکومت تهران وارد عمل شوند. به نظر می ‌رسد حکومت ایران نیز با درک این مسائل اگرچه دستش در مورد اقتصاد بسته است، اما تلاش می‌کند در مورد به جا آوردن برخی خواسته های اجتماعی (اگرچه به شکل محدود) گامهایی بردارد. همچنین تهران با انجام سوء قصد به جان برخی فرماندهان نظامی گروه های شبه نظامی کرد ایرانی که در مناطق کردنشین شمال عراق مستقر هستند، نیز سعی دارد از قدرت گروه های شبه نظامی کردی بکاهد و نسبت به حملات احتمالی این گروه ها پیش دستی کند.

چنین سیاست جامع و وسیعی در مورد ایران، ترکیه را نیز متأثر خواهد کرد. محاکمه برخی بازرگانان و مسئولین ترکیه در آمریکا به اتهام دور زدن تحریمها علیه ایران نشانگر اهمیت مسئله ایران برای ترکیه است. ترکیه پیش از این نیز با تحریمها علیه ایران به عنوان یکی از شرکای تجاری بزرگ خود روبرو بوده و بارها اعلام کرده که آنکارا تنها تحریمهای سازمان ملل علیه تهران را اجرا خواهد کرد. اما به نظر می رسد در دوره پیش رو موضوع از یک مسئله اقتصادی بزرگتر خواهد بود و تلاشهای احتمالی برای تغییر حکومت ایران با استفاده از قدرت نظامی به موضوعی حساس برای امنیت ملی ترکیه تبدیل خواهد شد.

با در نظر گرفتن این مسئله که روابط میان آمریکا و پ.ک.ک بزرگترین عامل اختلاف نظر بین آنکارا و واشنگتن در قضیه سوریه را تشکیل می ‌دهد، ایجاد چنین رابطه ای میان آمریکا و برخی گروه های مخالف حکومت ایران و خلأ قدرت احتمالی در ایران مانند آنچه که در سوریه شاهد آن هستیم، یقینا تأثیر بسیار منفی بر روی ترکیه خواهد داشت. همچنین قدرت نظامی و ایدئولوژی حکومت ایران نیز بیانگر وقوع درگیریهای بسیار بزرگ و چند بعدی در صورت عملیات نظامی احتمالی علیه تهران خواهد بود.


این مقاله پیش از سخنرانی دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا مبنی بر خروج این کشور از توافق هسته ای نوشته شده است.

مقالات دیگر