انفجار بیروت و پیامدهای آن

انفجار بیروت و پیامدهای آن
با فشار دادن دکمه های + و - می توانید اندازه فونت متن را تغییر دهید.

روز چهارم اوت انفجار ٢٧٥٠ تن آمونیوم نیترات انبار شده در بندر بیروت، کوچه و خیابانهای پایتخت لبنان را به میدان جنگ تبدیل کرد. اگرچه هنوز اطلاعات دقیقی در خصوص اینکه این انفجار با بیش از ١٧٠ قربانی و هفت هزار زخمی نتیجه یک حمله عمدی و یا تنها یک حادثه ناشی از سهل انگاری بوده، در دست نیست، ولی شکنندگی حاکم بر وضعیت این کشور سبب افزایش نگرانی ها می ‌شود.

سرنوشت لبنان که در گذر تاریخ بخشی از "بلاد شام" یعنی سوریه بزرگ بود و پس از حدود ٤ قرن حضور در ترکیب اداری امپراتوری عثمانی، تا حدودی نیز در نتیجه سیاستهای استعماری فرانسه در عصر جدید به یک کشور مستقل تبدیل شد، به طور مستقیم تحت تأثیر تحولات اطراف خود قرار گرفت. اشغال این کشور توسط اسرائیل در سال ١٩٨٢ در طی سلسله جنگهای اسرائیل-عربها، کشتار در دو اردوگاه پناهندگان فلسطینی صبرا و شتیلا در بیروت تحت نظارت و پشتیبانی مستقیم اسرائیل و خروج نیروهای نظامی آمریکایی و فرانسوی از لبنان پس از حملات سال ١٩٨٣ حزب‌ الله، مهمترین رویدادهای دهه هشتاد در این کشور بود. کشته شدن عباس موسوی دبیرکل حزب‌ الله در پی حمله بالگردهای اسرائیلی در سال ١٩٩٢، نه تنها نتوانست روند شکل گیری حزب ‌الله را متوقف سازد، بلکه در سال ٢٠٠٠ این تشکیلات دیگر آنچنان از قدرت نظامی برخوردار شده بود که توانست با انجام حملات ایذایی و فرسایشی، به اشغال جنوب لبنان توسط اسرائیل پایان دهد. گذشته از این، در عرصه سیاست نیز به یکی بزرگترین احزاب سیاسی کشور تبدیل شد.

بی تردید، توافق بین ایران و سوریه و حمایتهای قابل توجه مالی، نظامی و تدارکاتی این  دو کشور در قدرت گیری حزب ‌الله سهم بسزایی داشت. در سال ٢٠٠٤ در پی ترور رفیق حریری توسط افراد ناشناس، ارتش سوریه به اتهام دست داشتن این کشور در این ترور از لبنان خارج شد، ولی بخشی از قطعنامه ١٥٥٩ شورای امنیت سازمان ملل در مورد خلع سلاح حزب‌ الله به عنوان مظنون این جنایت اجرایی نشد. به علاوه، درگیری های ٣٣ روزه بین اسرائیل و حزب‌ الله در سال ٢٠٠٦ نیز یکبار دیگر نشان داد که حذف این گروه با استفاده از نیروی نظامی تا چه اندازه مشکل است.

در سال ٢٠١١، مداخله حزب‌ الله لبنان در جنگ داخلی سوریه و همراهی این گروه با حزب بعث، نتایج منفی برای لبنان به همراه داشت. اگرچه درگیری ها در مناطق مرزی با پیروزی هایی برای حزب‌ الله به همراه بود، ولی نظیر این پیروزی و موفقیتها در عرصه مدیریت امور سیاسی و اقتصادی مشاهده نشد و حزب‌ الله به عنوان یکی از عوامل اصلی بروز بحران مدیریتی در کشور محسوب گردید. رکود اقتصادی آغاز شده در ایران و سوریه به عنوان حامیان اصلی این حزب پس از بر سر کار آمدن دونالد ترامپ و اعمال تحریمات شدید علیه این دو کشور، تأثیر منفی بر این گروه گذاشت. همچنین کاهش ارسال محموله ‌های کمکی از سوی کشورهایی چون فرانسه و عربستان سعودی که دید مثبتی نسبت به افزایش روزافزون قدرت این حزب‌ ندارند، سبب حادتر شدن شرایط معیشتی مردم لبنان شده است. برپایی تجمعات اعتراضی، تغییر در کابینه و برگزاری کمپینهای اجتماعی در سطح کشور در واکنش به شرایط سخت زندگی به ویژه پس از اعمال تحریمهای قانون سزار، تأثیر ملموسی بر بهبود شرایط اقتصادی نداشته است.

مسلما انفجار هفته گذشته سبب افزایش واکنشها علیه حزب ‌الله به عنوان قدرت مطلق ٢٠ سال اخیر کشور خواهد شد. اگرچه حسن نصرالله دبیرکل این گروه در سخنرانی خود پس از قوع انفجار بر این نکته تأکید کرد که از بندر حیفا بیش از بندر بیروت آگاهی دارند، ولی حقیقت تسلط حزب‌ الله بر بندر بیروت که ٧٠ درصد فعالیتهای تجاری کشور از طریق آن انجام می شود، نیز بر کسی پوشیده نیست. بیانات مسئولین بندر مبنی بر اینکه به رغم اعتراضات حقوقی و شکایتهای مکرر طی شش سال اخیر، از انتقال مواد منفجره از بندر جلوگیری به عمل آمده است، نشان می دهد که محافل قدرت، مخالف انتقال این مواد دارای قابلیت استفاده نظامی و غیرنظامی بوده اند. از سوی دیگر، نظرات کارشناسی مبنی بر امکان استفاده از آمونیوم نیترات در تولید سوخت موشک و نیز کاهش تدریجی میزان مواد منفجره در انبار طی شش سال گذشته، از پیچیدگی این مسئله خبر می دهد.

سخن پایانی اینکه، موضوعات و مسائلی چون حضور امانوئل ماکرون رئیس جمهور فرانسه در بیروت بلافاصله پس از وقوع انفجار، اقدام برخی از گروه های مخالف حزب ‌الله به اشغال ساختمانهای دولتی و یا استعفای شماری از وزرا و مقامات دولتی در واکنش به فضای حاکم بر کشور را می توان به عنوان نشانه ‌های افزایش تنش و ابهام در این کشور تعبیر کرد. فراخوان نخست وزیر (مستعفی) حسان دیاب برای برگزاری انتخابات زودهنگام را نیز می توان در همین راستا ارزیابی کرد. با این حال، هر اندازه بر میزان تحولات مشابه مذکور افزوده شود، باز هم نمی توان انتظار انجام تغییرات بنیادی در کشور را داشت. زیرا آشفتگی حاکم بر لبنان در اصل تبدیل به بخشی از بحران عظیمی شده است که در عمق خود، سوریه و ایران را نیز در بر می‌ گیرد. و همانطور که از شرایط اقتصادی حاکم بر دو کشور نیز بر می آید، فشارهای اجتماعی-اقتصادی، برای قانع کردن گروه های حاکم در این محور، برای تمایل به گذشت و مصالحه کفایت نمی کند. به همین دلیل، در روزهای آتی اگر شاهد برخی اقدامات سیاسی عامه پسند از سوی حزب الله برای کاستن از واکنشهای عمومی و یا حتی کم شدن شمار نمایندگان این حزب در مجلس در صورت برگزاری انتخابات زودهنگام باشیم، باز هم نمی توان انتظار داشت که حزب ‌الله در برخی مسائل اساسی چون مداخله در جنگ سوریه و یا خلع سلاح عقب نشینی کند. این موضوع در حقیقت پاسخ اصلی برای این پرسش است که چرا بحران لبنان تا مدتهای مدیدی ادامه خواهد یافت؟!


این یادداشت بار نخست در تاریخ ١٢ اوت ٢٠٢٠ در صفحه فارسی صدا و سیمای ترکیه (TRT) منتشر شده است.  
https://www.trt.net.tr/persian/brnmh-h/2020/08/12/nfjr-byrwt-w-pymdhy-an-1471801