تلاش ایران برای ورود به روند صلح افغانستان

تلاش ایران برای ورود به روند صلح افغانستان
با فشار دادن دکمه های + و - می توانید اندازه فونت متن را تغییر دهید.

بعد از آغاز مذاکرات صلح بین دولت مرکزی افغانستان و طالبان، افزایش تردد دیپلماتیک در خط تهران و کابل، نگاه ها را به خود جلب کرد. کابل در یک ماه گذشته میزبان دیپلماتهای عالیرتبه وزارت امور خارجه ایران بود. قبل از همه سعید خطیب زاده؛ سخنگوی وزارت امور خارجه ایران، پنجم آذرماه دیداری رسمی از افغانستان به عمل آورد. بعد از او در ٢٢ آذرماه عباس عراقچی؛ معاون وزارت امور خارجه ایران به کابل رفت. در طی این دیدارها که از نظر زمانی بسیار معنی دار بودند، هر دو دیپلمات ایرانی با مقامات عالیرتبه افغانستانی دیدار کردند. بنابر اظهارات مقامات رسمی «گسترش روابط فیمابین در زمینه های امنیتی، سیاسی و فرهنگی» عناوین اصلی بودند که در دیدارها مورد بحث و بررسی قرار گرفتند. در نهایت نیز در سی ام آذرماه جواد ظریف؛ وزیر امور خارجه ایران درباره آخرین وضعیت روابط افغانستان و ایران با طلوع نیوز؛ یکی از شبکه های معروف افغانستان، مصاحبه ای اختصاصی انجام داد.

تهران در این روند در حالی که از یک سوی، سطح تردد دیپلماتیک با دولت کابل را بالا می برد، از سوی دیگر نیز از افزایش تماسهایش با طالبان غفلت نمی ورزد. تهران به ویژه بعد از آنکه ایالات متحده آمریکا مذاکرات صلح با طالبان را آغاز کرد، میزبان دیدارهای مقامات ایرانی با هیئتهای طالبان بود. در آخرین مورد نیز حمید دهقانی؛ سفیر ایران در دوحه، در١٢ آذرماه و در ساختمان سفارت ایران پذیرای هیئت طالبان بود. در ارتباط با افزایش تلاشهای ایران برای ورود به روند صلح در افغانستان، شاهد تغییری آشکار در رویکرد ایران هم نسبت به روند صلح و هم نسبت به طالبان بودیم. تهران که با استناد به پی گرفته شدن روند مذکور زیر نظر آمریکایی ها و تلاش برای دور نگه داشتن ایران از آن، نگرشی منفی نسبت به روند صلح افغانستان در پیش گرفته بود، از این نگرش صرف نظر کرد و در هفته های اخیر سخنانی در حمایت از آن بر زبان آورد. در این چهارچوب، توافقی که دولت افغانستان و طالبان بعد از مذاکرات بدان دست یافتند، از طرف تهران به عنوان «تحولی خوشحال کننده» توصیف شد. همچنین مدتی است در رویکرد مقامات ایرانی نسبت به طالبان نیز تغییری جدی مشاهده می شود. دیپلماتهای ایرانی دیگر بدون هیچ واهمه و تعارفی این سخن را بر زبان می آورند که طالبان «واقعیتی در سیاست افغانستان» است. در حالی که رسول موسوی؛ مدیرکل غرب آسیای وزارت امور خارجه ایران از همکاری ایران با طالبان برای تأمین امنیت در مناطق مرزی سخن گفت، عراقچی نیز در دیدار ٢٢ آذر خود اظهار داشت که: «لازم است طالبان به عنوان یکی از واقعیتهای افغانستان مورد پذیرش قرار گیرد».

دلایل تغییر نگرش ایران

مدتی است که به دلیل انجام مذاکرات صلح، افغانستان در حال پشت سر گذاشتن مرحله ای بسیار شکننده و حساس است. در حالی که از یک سوی مذاکرات بین دولت افغانستان و طالبان برای برقراری صلح و آرامش در کشور تداوم دارد، از سوی دیگر خشونتها در سطح کشور به شکل بی سابقه ای افزایش یافته است. خشونت و بی ثباتی فزاینده در افغانستان و به تبع آن شکل گیری تردیدها در خصوص آینده روند صلح، با نگرانی از سوی کشورهای منطقه و در رأس آنها ایران رصد می شود. زیرا تصمیم ایالات متحده برای خروج از افغانستان و روند صلحی که در حال حاضر ادامه دارد، از نگاه کشورهای منطقه از جمله ایران آبستن نتایج استراتژیک است.

یکی از تردیدهای اساسی ایران این است که خلأ ناشی از خروج ایالات متحده، زمینه ای برای سر برآوردن دوباره عناصر تندرو همچون داعش در کشور فراهم آورد. کما اینکه همزمان با بی ثباتی فزاینده در کشور از زمان آغاز مذاکرات صلح، داعش نیز از نو در حال جان گرفتن و سر برآوردن است. به همین دلیل، تهران به رغم آنکه حضور آمریکا در افغانستان را با عنوان اشغالگری توصیف می کند، با این همه به دفعات هشدار داده که خروج این کشور نباید غیرمسئولانه باشد. ظریف در مصاحبه اخیر خود نیز با بیان اینکه ایران خواهان خروج آمریکا از افغانستان است، اما این خروج نباید به صورت غیرمسئولانه باشد، بار دیگر نگرانی های ایران در این باره را بر زبان آورد.

یکی دیگر از تردیدها و ملاحظات ایران نیز تبدیل تدریجی دوباره طالبان به یکی از بازیگران تعیین کننده در سیاست افغانستان است. هرچند به خاطر وجود دشمن مشترک یعنی ایالات متحده و داعش، در طول سالیان شاهد همکاری بین ایران و طالبان بوده ایم، با این همه قدرت یابی بیش از حد لزوم طالبان در افغانستان وضعیتی نیست که مورد ترجیح تهران باشد. چراکه هدف طالبان مبنی بر تغییر ساختار سیاسی در افغانستان و ایجاد یک امارت اسلامی بر پایه اصول و فقه اسلام سنّی و نیز نزدیکی او به رقبای سنتی ایران یعنی عربستان سعودی و پاکستان در درازمدت، برای منافع و نفوذ تهران در افغانستان یک تهدید بالقوه به شمار می آید. همچنین بر سر قدرت آمدن طالبان و یا تغییرات احتمالی در قانون اساسی افغانستان با فشار و تحمیل این گروه می تواند باعث فاصله گرفتن شیعیان هزاره و تاجیکهای فارسی زبان از قدرت شود؛ گروه هایی که تهران آنها را به عنوان هم پیمانان طبیعی خود می بیند. به همین دلایل، تهران نگران نتایج احتمالی روند صلح افغانستان است. کما اینکه جواد ظریف در مصاحبه مذکور با اشاره به اصرار طالبان مبنی بر اصل قرار گرفتن فقه سنی در مذاکره با دولت افغانستان، از نگرانی کشور متبوعش در این مورد سخن گفت. کوتاه سخن آنکه تهران که در ماه های اخیر از نزدیک پیگیر تحولات افغانستان است، برای آنکه بدون داشتن آمادگی، گرفتار سناریوهای احتمالی نگردد، با حفظ روابط خود با هر دو طرف، در تلاش است تا از بازیگران تأثیرگذار روند باشد.

موارد مهم در مصاحبه اختصاصی ظریف

روابط ایران با طالبان که در ماه های اخیر بیش از هر چیز دیگری در مناسبات کابل-تهران تعیین کننده بوده، و نیز تیپهای فاطمیون که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، آنها را از پناهندگان افغانستانی مقیم ایران برای نبرد در صف نیروهای رژیم سوریه تشکیل داده است، عناوین مهمی بودند که در مصاحبه یک ساعته ظریف مطرح شدند. ظریف برخلاف دیپلماتهای ایرانی که در هفته های اخیر پی در پی اظهارات مثبتی درباره طالبان بیان می کردند، درباره این گروه اظهارات محتاطانه ای بر زبان آورد. او با قبول این موضوع که تماس میان ایران و طالبان به خیلی وقت پیش برمی گردد، تأمین سلاح و مهمات از سوی سپاه پاسداران برای طالبان، معالجه جنگجویان طالبان در ایران و اقامت تعداد متعددی از فرماندهان طالبان در ایران را به شکلی قاطعانه تکذیب کرد. به همین ترتیب، در برابر سؤالی درباره ادعای وجود دفاتر طالبان در شهرهای مشهد و زاهدان، با گفتن اینکه «خبر ندارم» از دادن پاسخ صریح خودداری کرد. او اگرچه گفت که «طالبان هنوز از لیست گروه های تروریست ایران خارج نشده»، اما بلافاصله در ادامه خاطرنشان کرد که طالبان بخشی از آینده افغانستان است. خلاصه آنکه ظریف با ارزیابی های گاه مثبت و گاه منفی خود درباره طالبان، بار دیگر سیاست موازنه کارانه ماه های اخیر ایران میان دولت افغانستان و طالبان را در پیش گرفت.

از سوی دیگر ظریف درباره موضوع تیپهای فاطمیون که به طور مستمر در چهارچوب مناسبات ایران و افغانستان مطرح می شوند، تا این اندازه با احتیاط سخن نگفت. او با اشاره به اینکه «ما کسانی را که با داعش و با افراط در سوریه مقابله کردند، برای اینکه مجبور نباشند در کابل و در قندهار با داعش مقابله کنند، از آنها حمایت کردیم»، آشکارا از حمایت کشورش از فاطمیون دفاع کرد. این گفتمان شبیه همان گفتمانی است که ایران برای مشروع جلوه دادن نقش خود در جنگ داخلی سوریه از آن سود می برد. او حتی پا را فراتر از این نیز گذاشت و اظهار داشت که تیپهای فاطمیون در موضوع مبارزه با ترور دارای تجربه فراوانی شده اند و در صورت لزوم، کشورش آماده است تا برای ادغام آنها در ارتش ملی افغانستان به دولت کابل کمک کند. فاطمیون از هزاره های شیعی متشکل است که حساسیتهای مذهبی شان به سبب نبرد با داعش و مخالفان در سوریه بسیار زیاد است. تهدیدهایی که احتمال دارد آنها در آینده برای امنیت ملی افغانستان فراهم بیاورند، موجبات نگرانی مقامات افغانستانی بوده و هست. از این رو استفاده ظریف از چنین تعبیری، در حالی که او از حساسیت مقامات افغانستانی در این مورد باخبر است، می تواند تهدیدی ضمنی نیز تلقی شود. ظریف خواسته است تا هم به دولت کابل و هم طالبان این پیام را بدهد که «در صورت لزوم، امتناعی از استفاده از این گروه نخواهیم داشت.» ایران به رغم تمامی انتقادها، در پی آن است که کارت فاطمیون را به عنوان ابزاری مهم در سیاست افغانستان نگه دارد.


این مقاله برای اولین بار در ٢٣ دسامبر ٢٠٢٠ در خبرگزاری آناتولی منتشر شده است:
https://www.aa.com.tr/tr/analiz/iran-in-afganistan-baris-surecine-mudahil-olma-cabalari/2086097

مقالات دیگر