طرح مشرق جدید؛ ابعاد و پیامدها

طرح مشرق جدید؛ ابعاد و پیامدها
با فشار دادن دکمه های + و - می توانید اندازه فونت متن را تغییر دهید.
کارشناس ارشد مشتاق الحلو

بغداد حدود دو هفته قبل میزبان چهارمین نشست سران کشورهای مصر، اردن و عراق در راستای طرح مشرق جدید بود. این طرح به ویژه برای عراق از اهمیت بسیاری برخوردار است و اعتقاد می رود که در صورت تحقق، می تواند به حل بسیاری از مشکلاتش کمک کند. سه کشور دارای ظرفیتهای بالایی هستند و در زمینه های متعددی می توانند مکمل یکدیگر باشند.

بیش از ١٥٠ میلیون نفر در این کشورها که تولید ناخالص ملی آنها بیش از ٦٠٠ میلیارد دلار است، زندگی می کنند. عراق به عنوان منبع ذخایر انرژی هم با خلیج و هم با اردن مرز دارد. فاصله بندر عقبه اردن در دریای سرخ با مصر چند كيلومتر بيشتر نيست. مصر به عنوان منبع ذخایر بشری از طریق کانال سوئز، دریای سرخ را به دریای مدیترانه متصل و به نحوی آفریقا را با اروپا مرتبط می کند.

پیشینه تاریخی روابط سه کشور

سه کشور مذکور در دوران اخیر روابطی نزدیک به هم داشتند. عراق و اردن در قرن اخیر تا حد زیادی سرنوشتی مشابه هم داشتند. در سال ١٩٢١، دو پسر حسین هاشمی امیر حجاز، یعنی عبدالله و فیصل با حمایت انگلیس بر شرق اردن و عراق حکومت کردند. در سال ١٩٥٨ در دوران ملک حسین در اردن و فیصل دوم در عراق، یک نظام فدرالى بین عراق و اردن به نام اتحاد عربی هاشمی تشکیل شد. در سال ١٩٦٣ یک اتحاد بین سه کشور عراق، مصر و سوریه به نام جمهوری متحد عربی شکل گرفت.

در دهه هشتاد، صدام حسین، موضوع مرتبط ساختن بغداد با قاهره از طریق عمان را مطرح کرد. بر اساس این طرح، در فوریه ١٩٨٩، شورای همکاری عربی به عنوان الگویی برای شکل گیری همکاری سیاسی، امنیتی، اقتصادی متشکل از عراق، اردن، مصر و یمن شمالی شکل گرفت. اما موضع قاهره علیه صدام بر اثر اشغال کویت باعث تعطیلی این شورا شد.

اردن حتی در جریان حمله به کویت، علیه عراق موضعی اتخاذ نکرد و به این دلیل، کمکهای مالی آمریکا از آن قطع شد. عراق برای جبران این ضرر، نفت خود را با تخفیف ویژه در اختیار اردن قرار داد که این امر تا به امروز ادامه دارد. در طول سالهای محاصره عراق، اردن تنها دریچه عراق به جهان خارج بود. عمان پس از اشغال عراق نیز به دلیل ناامن بودن بغداد، محل برگزاری جلسات و همایشهای بین المللی حکومت بغداد و حتی گفتگوی حکومت جدید بغداد با عراقی های مخالف نظام جدید بود.

تلاشها برای ایجاد مسیر جدید انتقال انرژی عراق

نفت به ویژه پس از اشغال عراق، تقریبا تنها منبع درآمد این کشور بوده است. بصره مرکز اصلی صادرات نفت این کشور به جهان به شمار می رود. حاکمان عراق همیشه به فکر یافتن راه های جدیدی برای صادرات نفت بوده اند. تهدیدهای هر از چندگاه بعضی از کشورها به بستن تنگه هرمز و ظرفیت محدود این بندر و تمایل به افزایش صادرات نفت، انگیزه حاکمان را برای تحقق این مهم تقویت می کند.

ایده ایجاد مسیرهای جدید برای انتقال نفت این کشور تازگی ندارد. شركت نفت عراق در سال ١٩٣٢ خط لوله کرکوک- حیفا واقع در فلسطین را احداث کرد، ولی به دلیل اشغال این منطقه توسط اسرائیل، این پروژه در سال ١٩٤٨ متوقف شد. در سال ١٩٥٢ لوله دیگری از کرکوک به بندر بانیاس سوریه به طول ٨٠٠ کیلومتر احداث گردید. اما این خط هم در اوایل جنگ هشت ساله، توسط رژیم اسد در جهت حمایت از ایران تعطیل شد. در سال ١٩٨٩ خط لوله بصره- ینبع عربستان سعودی مورد بهره برداری قرار گرفت، اما این خط هم به دلیل حمله به کویت تعطیل شد. در سال ١٩٧٦ نیز، لوله دیگری از کرکوک به بندر جیهان ترکیه به درازای ٩٧٠ کیلومتر کشیده شد. این خط هم گذشته از اینکه همیشه مورد تهدید پ.ک.ک. بود، اقلیم شمال عراق، آن را در اختیار گرفت و عملا از دسترس بغداد خارج گردید.

مقامات عراقی معتقدند که بهترین و کوتاهترین مسیر باقی مانده برای عراق، اردن است. از اینرو، در سال ٢٠١٣ توافقنامه اولیه احداث لوله نفت و گاز از بصره به بندر عقبه اردن به طول ١٧٠٠ کیلومتر امضا شد. بر اساس آن توافق، اردن بخشی از گاز را جهت تولید برق و صادر کردن آن به عراق استفاده خواهد کرد. قرار بود این خط لوله در سال ٢٠١٧ افتتاح شود. اما طبق ادعای برخی از مسئولین عراقی، در اثر اعمال نفوذ یکی از همسایگان عراق تحقق نپذیرفت.

تکامل اقتصادی به عنوان پایه اصلی طرح مشرق جدید

بانک جهانی در سال ٢٠١٤ طی گزارشی امکان ایجاد ارتباط و تکامل اقتصادی توسط هفت کشور منطقه "مصر، عراق، اردن، سوريه، اسرائیل، لبنان و تركيه" را مطرح ساخت، اما اختلافات سیاسی میان برخی از این کشورها و جنگ با داعش مانع عملی شدن چنین طرحی شد. حیدر عبادی، نخست وزیر وقت عراق، اجرای این طرح را هرچند در ابعاد کوچکتر در دستور کار خود قرار داد. او در اثنای سفر به مصر و اردن در اكتبر ٢٠١٧، موضوع همکاری اقتصادی بین این سه کشور را مطرح کرد.

در اوایل سال ٢٠١٩ ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن در اولین سفرش به بغداد پس از اشغال عراق، توافقنامه احداث لوله نفت و گاز از بصره به عقبه را امضا کرد. سه ماه بعد، سران عراق، اردن و مصر در قاهره گرد هم آمدند و توافقات اولیه برای آغاز پروژه¬ های مورد نیاز برای ارتباط سه کشور با هم را امضا کردند. آنها در سپتامبر همان سال در نیویورک دیدار کردند و بر سر جزئیات طرح به توافق رسیدند.

کاظمی، نخست وزیر فعلی عراق در یک مصاحبه مطبوعاتی در اوت ٢٠٢٠، از تلاش سه کشور مذکور برای اجرای یک طرح به نام شام جدید پرده برداشت. او هدف از این طرح را تحقق تکامل اقتصادی سه کشور با الگوگیری از تجربه اتحادیه اروپا معرفی کرد. نشست سوم سران سه کشور چند روز بعد در عمان برگزار شد. اجلاس اخیر نیز در طی اولین سفر رئیس جمهور مصر به عراق پس از ٣٠ سال، در اواخر ماه ژوئن در بغداد برگزار شد.

خروجی نشست اخیر

ابعاد طرح مشرق جدید هرچند که هنوز به طور کامل روشن نیست، اما خروجی اجلاس بغداد نشان می دهد که سه کشور در مورد مسائل مهم منطقه همنظرند و در کل به دنبال راه حلهای سیاسی از طریق مجامع بین المللی می ¬باشند. سران سه کشور با اشاره به ضرورت حل مناقشه در فلسطین، سوریه، یمن و لیبی بر اساس قطعنامه های بین المللی، از مبارزه عراق با تروریسم و تلاش آن در تحقق امنیت داخلی و مستحکم ساختن حاکمیت ملی و جلوگیری از مداخله در امور داخلی اش -بدون نام بردن از هیچ کشوری- تمجید کردند.

در بعد اقتصادی نیز بر مبادله انرژی و صدور نفت عراق از طریق اردن و مصر و تکمیل "مسیر گاز عربی"، مرتبط ساختن شبکه برق سه کشور به همدیگر، فعّال ساختن خط حمل و نقل بین بندر نویبع (مصر) و بندر عقبه (اردن) و منطقه طریبیل (مرز بین اردن و عراق)، افزایش مبادلات تجاری میان سه کشور، همکاری در عرصه ¬های صنعتی و تسهیلات گمرکی و... تأکید شده است.

فرصتها و چالشهای فراروی این طرح

در گذشته طرحهای ائتلاف کشورهای عربی ایدئولوژیک بود. امروزه آن ایدئولوژی ها سقوط کرد و کشورها بیشتر به دنبال تحقق منافع اقتصادی خود هستند. طرح مشرق جدید در صورت تحقق، می تواند پلی میان مشرق و مغرب عربی باشد و پیامدهای آن در سطح ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک، می تواند چهره منطقه را تغییر دهد و چه بسا در آینده به عنوان یک محور سیاسی مطرح شود و کشورهای دیگری به آن بپیوندند. این طرح هرچند که برای سه کشور دارای اهمیت است، اما برای عراق از همه مهمتر است و علاوه بر حل بعضی از مشکلات اقتصادی، می تواند کمک شایانی به بازگشت این کشور به شرایط طبیعی و رها شدن از قطب بندی مذهبی- قومیتی که پس از اشغال عراق و به ویژه در سالهای اخیر به وجود آمده است، کند.

احیای روابط عراق با محیط عربی خود، حمایت بخش گسترده ای از مردم عراق را نیز در پی داشته است. ناکامی توافقها با تهران بر سر فروش برق و گاز و تقسیم آب با بغداد باعث شد از تلاشهای حکومت جهت یافتن راه حل دیگری حمایت شود. ادامه این حمایت منوط به مشاهده اثرات این توافق توسط مردم است. تحقق این طرح پایگاه مردمی کاظمی را تقویت خواهد کرد. بدین جهت، او کارهای مقدماتی اجرای برخی از پروژه ها را آغاز کرده است.

در مقابل حمایت از این طرح، هنگامی که کاظمی از آن سخن گفت، مخالفان از جمله گروه های طرفدار ایران در عراق به شدت به آن حمله کردند. یکی از استدلالهای آنها این بود که نام شام جدید سرپوشی برای عادی سازی روابط با اسرائیل و پیوستن آن به این طرح می باشد. شاید تغییر اسم این طرح به مشرق جدید با هدف رفع این نگرانی صورت گرفته باشد. نشست اخیر در بغداد اما به دلیل فضای انتخاباتی کشور و مشغولیت احزاب و جریانات در انتخابات، با مخالفت آنچنانی روبرو نشد.

مقالات دیگر