پس زمینه تنش میان ایران و آذربایجان

پس زمینه تنش میان ایران و آذربایجان
با فشار دادن دکمه های + و - می توانید اندازه فونت متن را تغییر دهید.
کارشناس ارشد بیلگه خان آلاگوز

ابراهیم رئیسی، رئیس جمهوری ایران بعد از آن که در ١٢ مردادماه قدرت را در دست گرفت، وعده داد که با همسایگان روابط حسنه ای برقرار کند. اولین آزمون مهم این وعده رئیس جمهور در موضوع روابط با آذربایجان متجلی شد. در جریان جنگ قره باغ که در دوران حکومت حسن روحانی به مدت ٤٤ روز طول کشید و در ٢٠ آبان ١٣٩٩ و با امضای طرح آتش بس روسیه از سوی ارمنستان و آذربایجان به پایان رسید، مقامات ایرانی برخی اظهارات منفی بیان داشتند و به ویژه روابط نزدیک ترکیه با آذربایجان، باعث ناراحتی در تهران گشت. حتی جواد ظریف، وزیر امور خارجه وقت، با انتشار اظهاراتی که محتوای آن در چارچوب موازین ادب نبود و با اشاره به شعری که رئیس جمهور رجب طیب اردوغان در اثنای رژه پیروزی در باکو قرائت کرده بود، ناخشنودی خود از معادلات برقرار شده در قفقاز جنوبی را به صراحت اعلام کرد.

تحولات در مرز ایران و آذربایجان

حال که دقیقا یک سال از آغاز عملیات از سوی آذربایجان برای آزادسازی سرزمینهای تحت اشغال قره باغ به دست ارمنستان در ٦ مهرماه ١٣٩٩ می گذرد، به نظر می رسد که ایران از طریق اظهارات و اقداماتی که برعلیه آذربایجان راه انداخته، به دنبال ایجاد تنشی جدید است. در ۲۱ مرداده ماه گذشته، آذربایجان به دلیل ورود و خروج بدون اجازه خودروهای مختلف ایرانی به منطقه قره باغ، ضمن احضار سفیر ایران در باکو به وزارت خارجه، مراتب اعتراض خود به این امر را اعلام داشت. علیرغم این هشدار و به دنبال تداوم ورود کامیونهای حمل و نقل ایرانی به منطقه، جمهوری آذربایجان موضع تندتری به خود گرفت و با استناد به حمله دو سرباز ارمنی به یک سرباز آذربایجانی حاضر در منطقه، در 3 شهریورماه در جاده گوروش- قافان که ایران را به ارمنستان متصل می کند، ایست بازرسی ایجاد کرد و به بازرسی کامیونها پرداخت. در حالی که انتظار می رفت از راه های دیپلماتیک، اظهارات متقابل فروکش کند، اما وضعیت برعکس شد. 

آغاز مانور مشترک نیروهای ویژه ترکیه، آذربایجان و پاکستان در ٢١ شهریورماه با نام «سه برادر ٢٠٢١» در باکو، پایتخت آذربایجان، انتقادات را در ایران افزایش داد. سعید خطیب زاده، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران، با بیان اینکه «بر اساس توافق کلی کشورهای حاشیه خزر، حضور نظامی دیگر کشورها در این حوضه غیرقابل قبول است»، هم ترکیه و هم پاکستان را مورد هدف قرار داد. پس از اینکه اعلام شد ایران در مرزهای آذربایجان، مانور نظامی تحت عنوان «فاتحان خیبر» برگزار خواهد کرد و این نیز در واقع پاسخی به رزمایش سه جانبه بود، الهام علی اف، رئیس جمهور آذربایجان در مصاحبه ای با خبرگزاری آناتولی در ٥ مهرماه، اظهارات خود برعلیه ایران را تندتر کرد و اینگونه اظهار داشت: «البته هر کشوری می ‌تواند هر رزمایش نظامی را که می‌ خواهد٬ در خاک خود انجام دهد. این حق حاکمیت اوست. اما سؤال اینجاست که چرا اکنون و چرا در مرز ما؟ این سؤالات را نه من، بلکه جامعه آذربایجان می‌ پرسد. آذربایجانی ‌های سراسر جهان، آن را می پرسند.»

نارضایتی ایران از اسرائیل و موازنات سیاسی داخلی

با در نظر گرفتن این امر که رئیسی در ابتدای کار، پیامهای مثبتی نسبت به آذربایجان می داد، این سؤال بیش از پیش اهمیت می یابد که چه عواملی ایران و آذربایجان را به این نقطه پرتنش رسانده اند؟ نخست باید توجه داشت که نگرانی اصلی ایران در مورد قفقاز جنوبی، حضور اسرائیل در این منطقه است. بر اساس اخبار منتشر شده در رسانه های اسرائیلی، در آگوست ٢٠٢١ آذربایجان و اسرائیل، مذاکراتی را برای فروش سلاح به ارزش ٢ میلیارد دلار آغاز کرده اند. علاوه بر این، آذربایجان در همین ماه، یک نمایندگی تجاری دارای جایگاه دیپلماتیک در تل آویو اسرائیل افتتاح کرد. این موضوع که پس از آغاز روابط دیپلماتیک بحرین و امارات متحده عربی با اسرائیل در پی امضای توافقنامه های ابراهیم در اوت-سپتامبر ٢٠٢٠، روند مشابهی در حال انجام با آذربایجان است، نگرانی هایی را در ایران ایجاد کرده است. در چنین شرایطی، آذربایجان پس از بحرین، دومین دولت با اکثریت شیعه خواهد بود که سفارت خود را در اسرائیل افتتاح می کند؛ وضعیتی که نفوذ ایران بر جهان تشیع را از نظر سیاسی تحت الشعاع قرار می دهد. کما اینکه، نامگذاری رزمایش نظامی ایران با نام فاتحان خیبر و با داشتن گوشه چشمی به نبرد خیبر که بین مسلمانان و یهودیان در سال هفتم هجرت رخ داد، بازتابی از تلقی مشروعیتی است که ایران می خواهد در جهان اسلام ایجاد کند.

ناسیونالیسم رادیکال فارسی مدتی است که در ایران تأثیرگذار است و تلاش می کند تا از طریق گفتمان شدید ضد عربی و ضد ترکی، موجودیت خود را حفظ کند. ایران و به ویژه علی خامنه ای، رهبر انقلاب، از خطرات تبدیل این ناسیونالیسم به گفتمانی تنفرزا برعلیه ترکها در طول جنگ قره باغ آگاه است. در حالی که هیچ توضیحی درباره حمایت از سیاستهای ارمنستان و نه آذربایجان داده نشد، علاوه بر این، اضافه شدن اظهاراتی که باعث ناراحتی ترکها در این کشور شد نیز، جنگ قره باغ را از یک موضوع سیاست خارجی به یک موضوع سیاست داخلی تبدیل کرد. به همین دلیل، تلاش بر این بود که با نسبت دادن مانور نظامی به تاریخ صدر اسلام، توده های متفرق مردم را با شعار دشمنی با اسرائیل متحد سازند. کما اینکه خامنه ای در سخنرانی خود در مراسم فارغ التحصیلی دانشجویان افسری در تهران که از طریق ویدئوکنفرانس در ١١ مهرماه برگزار شد، به تنش ناشی از برگزاری مانور نظامی میان ایران و آذربایجان اشاره کرد و با تلمیح به اسرائیل، عنوان کرد که لازم است مشکلات در مرز آذربایجان و ارمنستان در شمال غرب ایران بدون آنکه به بیگانگان اجازه حضور داده شود، حل گردد.

نکته دیگری که باید در این زمینه ذکر شود، این است که این رزمایش عمدتاً از سوی ارتش ایران که در دوران پهلوی و قبل از انقلاب اسلامی تأسیس شده است، و نه سپاه پاسداران انقلاب، انجام شد. این امر از نظر معادلات سیاست داخلی کشور مهم است. زیرا سپاه پاسداران انقلاب که از طریق گفتمان «محور مقاومت» در جهان تشیع صاحب نفوذ است، نمی خواهد این تصور را ایجاد کند که با آذربایجان دارای اکثریت شیعه در حال جنگ است. بنابر این می توان گفت که رزمایش فعلی بازتابی از رقابت بین عناصر سیاسی داخلی در کشور نیز است. با توجه به حمایت بالای سپاه پاسداران انقلاب از دولت رئیسی، به نظر می رسد که سپاه نمی خواهد تا وی را در اولین ماه های کار خود، در سیاست خارجی با مشکل مواجه سازد. با این حال، عناصری در داخل ایران که از تأکید رئیس جمهور بر همکاری با همسایگان ناراضی هستند، می خواهند این روند را با برخی گفتارها و اقدامات خود تضعیف کنند.

آیا امکان همکاری منطقه ای وجود دارد؟

در حالی که تنش بین ایران و آذربایجان در حال افزایش است، آنچه که منطقه بدان نیاز دارد، همکاری به جای درگیری است. در این زمینه، پیشنهاد همکاری شش جانبه که رئیس جمهور اردوغان در سفر خود به باکو در ٢٠ آذر ١٣٩٩ آن را مطرح ساخت، به ذهن می آید. این ابتکار که شامل سه کشور واقع در منطقه قفقاز (آذربایجان، گرجستان و ارمنستان) و بازیگران غیر منطقه ای یعنی ترکیه، روسیه و ایران می شود، برای اولین بار در سال ١٣٧٨ در نشست سازمان امنیت و همکاری  اروپا (OSCE) که در استانبول برگزار شد، از سوی رئیس جمهور وقت، سلیمان دمیرل مطرح گردید. این که برای اجرای این پیشنهاد همکاری که حتی پس از گذشت بیش از بیست سال هنوز تحقق نیافته است، چه باید کرد، سؤالی بود که در نشست ویژه ای با عنوان «روابط سه جانبه آذربایجان-ترکیه-ایران» و به میزبانی مرکز تحلیل روابط بین الملل وابسته به ریاست جمهوری آذربایجان و با حضور «مرکز مطالعات ایرانی» (ایرام) در ٣١ شهریورماه مورد بحث قرار گرفت. در این نشست که در آن مقامات هر سه دولت شرکت داشتند و پیشنهادات سازنده ای نیز مطرح شد، موضوعات اصلی مورد بحث عبارت بودند از: ایجاد اعتماد متقابل، ضرورت تمرکز بر کانالهای دیپلماسی مستقیم به جای ارتباط از طریق رسانه ها و نیز ایجاد کمیته های کاری در اسرع وقت به منظور آغاز روند سازماندهی.

اگرچه فعلاً به نظر نمی رسد که این شش کشور بتوانند گرد هم بیایند، اما به نظر می رسد که ترکیه، ایران و آذربایجان بتوانند سازوکار مشترکی را ایجاد کنند. کما اینکه مولود چاووش اوغلو، وزیر امور خارجه ترکیه، حسین امیر عبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران و جیحون بایراموف، وزیر امور خارجه آذربایجان که به مناسبت هفتاد و ششمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک حضور داشتند، در دیدارهای دوجانبه خود در تاریخ اول و دوم مهرماه اعلام کردند که یک نشست سه جانبه در تهران برگزار خواهد شد.

از سوی دیگر، باید خاطرنشان ساخت که لفاظی های منفی ایران نسبت به ترکیه در مورد کریدور زنگزور، ظرفیت همکاری های سه جانبه را تحت الشعاع قرار می دهد. در چارچوب توافق آتش بس بین آذربایجان و ارمنستان، مدتی است در رسانه های ایران اخبار منفی در مورد جاده ارتباطی که ارتباط آذربایجان و جمهوری خودمختار نخجوان را برقرار می کند و ترکیه و آذربایجان را به همدیگر متصل می سازد، منتشر می شود. پرواضح است که ایران می خواهد در بازسازی مناطق آزاد شده نقش داشته باشد، از این رو ترکیه را به عنوان یک رقیب می بیند. اما غالب بودن لفاظی های ضد ترکیه ای در این امر توهم آمیز، نه تنها روابط دوجانبه را مسموم می کند، بلکه فرصتهای همکاری منطقه ای را نیز پیچیده تر و دشوارتر می سازد.

در این زمینه، دیدار آرارات میرزویان، وزیر امور خارجه ارمنستان از تهران در ١٢ مهرماه قابل توجه است. زیرا لازم است این دیدار را در چارچوب خبری بخوانیم که چند روز پیش در مطبوعات ارمنستان منعکس شد. بر این اساس، در ٩ مهرماه وزیر دفاع ارمنستان با سفیر ایران در ارمنستان و وابسته نظامی سفارت ایران دیدار کرده و دو طرف در مورد همکاری نظامی رایزنی کرده اند. در صورت صحت داشتن این ادعاها، نمی توان رفتار ایران را از نظر موازنات موجود در منطقه، رفتاری با هدف همکاری منطقه ای در نظر گرفت. با این حال، اگر ایران در گفته ها و اقدامات خود، رویکرد سازنده ای در پیش گیرد، در کوتاه مدت می تواند پروژه های مشترکی مانند راه آهن رشت-آستارا و سد خدآفرین بین ایران و آذربایجان را تسریع کند و در میان مدت و بلندمدت، زمینه ساز همکاری های چند جانبه شود. بنابر این، یک سیاست منطقه ای که در آن سازوکارهای دیپلماتیک فعال باشند، در خدمت منافع هر سه کشور ایران، آذربایجان و ترکیه خواهد بود.
 

مقالات دیگر